گونه دوم، نقلي است که در کتاب سليم بن قيس هلالي، سلمان فارسي از اميرالمؤمنين نقل کرده است که آ ن حضرت سلمان را از اين نکته آگاه کرده که يکي از ياران شيطان به شيطان گفته است که با نصب علي به خلافت از سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله ، چون امت مسلمان امام و خليفه به حق خود را شناختهاند، ديگر راهي براي نفوذ شياطين در آنها نيست، زيرا آنان امت «مرحومه» و «معصومه» هستند.۱ همين روايت را با کمي اختلاف در عبارات، کليني در الکافي به نقل از کتاب سليم آورده است.۲ در کتاب الاحتجاج طبرسي نيز ميتوان همين نقل را يافت که او نيز از کتاب سليم روايت ميکند.۳
گونه سوم روايت از اين روايت را در منابع شيعي ميتوان در کتاب الفضائل شاذان بن جبرئيل القمي۴ سراغ گرفت. در اين کتاب، شاذان، به نقل از ابن عباس، سخني نسبتاً طولاني از رسول خدا صلي الله عليه و آله آورده که طي آن، ايشان از فضيلت علي عليه السلام و اهل بيت عليه السلام سخن گفتهاند. در آن سخن، حضرت در باره امير المؤمنين عليه السلام ميفرمايند که: امت من با ولايت علي عليه السلام امت مرحومه شدهاند و پس از وفاتم با مخالفت با او ملعونه خواهند شد.۵
در باره تقديم و تأخير زماني ورود سه گونه روايت ياد شده از انديشه مرحومه بودن امت پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله در منابع شيعه نميتوان اظهار نظر استواري داشت. بر اساس منابع موجود، ظاهراً نخستين بار اين موضوع در کتاب سليم بن قيس هلالي نقل شده است؛ چه متقدمتر از منابع ديگر است، و نقل کليني در الکافي نيز از اين کتاب صورت گرفته است. به اين ترتيب، گونه دوم روايت از اين موضوع، که در کتاب سليم آمده است، از ساير نقلها متقدمتر مينمايد.
دو نکته مهم در مورد روايتهاي شيعي از مرحومه بودن امت مسلمان وجوددارد: يکي آنکه همه در بافت روايات ملاحم و فتن وارد شدهاند.۶ نکته ديگر، آن که دو روايت از روايات مزبور، به منابع شيعه
1.. کتاب سليم، ص ۱۴۴ـ ۱۴۵: «سلمان الفارسي : فأخبرت علياً عليه السلام ـ و هو يغسل رسول الله صلي الله عليه و آله ـ بما صنع القوم [... فقال عليه السلام :] فأقبل إلي إبليس أبالستة و مردة أصحابه فقالوا: «إن هذه الامة أمة مرحومة معصومة ، فما لک و لا لنا عليهم سبيل، و قد اعلموا مفزعهم و إمامهم بعد نبيهم». فانطلق إبليس كئيباً حزيناً.
2.. الکافي: ج۸، ص ۳۴۴: «[... فقال عليه السلام :] فأقبل إلي إبليس أبالستة و مردة أصحابه فقالوا: إن هذه أمة مرحومة و معصومة و مالک و لا لنا عليهم سبيل قد أعلموا إمامهم و مفزعهم بعد نبيهم».
3.. الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۰۵: «[...] فأتاه ابا لسة و مردة اصحابه فقالوا: ان هذه امة مرحومة معصومة و ما لنا و لا لک عليهم من سبيل، علموا امامهم و مفزعهم بعد نبيهم ، فانطلق ابليس كئيباً حزيناً».
4.. سديد الدين ابوالفضل شاذان بن جبرئيل بن اسماعيل قمي. شرح حال كارآمدي از وي به دست ما نرسيده است. آنچه كه از منابع برميآيد، آن است كه بايد او را از فقيهان پيرو شيخ طوسي دانست. درگذشت وي پس از سال ۵۳۹ق، بوده است (براي بررسي احوال و آثار او، ر.ک: مكاتب فقه امامي ايران: پس از شيخ طوسي تا پايگيري مكتب حله، ص ۲۵۰ـ۲۵۳).
5.. الفضائل، ص۹:«[...] و: بولايته صارت امتي مرحومة و بعد وفاتي صارت بالمخالفة له ملعونة [...]».
6.. روايات ملاحم و فتن به رواياتي اطلاق ميشود که در باره حوادث و فتنههاي آينده در امت اسلامي، بويژه آخرالزمان، از قول پيامبر يا ائمه معصومين عليهم السلام در منابع حديثي وارد شده است.