معناشناسي روايات مرحومه بودن امّت مسلمان - صفحه 82

در همين دنيا به صورت قتال و زلزله و بلايا خواهد بود. ۱ در تحليل اين روايت، به دليل اين‌که يکي از راويان اصلي آن ابوموسي اشعري است، ۲ و امت مرحومه با اين مضمون از طريقي که او در آن قرار دارد، بيشتر در منابع نقل شده است، شايد بتوان گفت که اين افزوده براي دفاع از عدالت صحابه و تصويب اجتهادات شخصي آنان ـ که موجب بروز اختلافات و جنگ‌هايي در ميان مسلمانان گرديد ـ به اصل روايت متضمن امت مرحومه اضافه شده است. به اين ترتيب، عباراتي نشأت گرفته از يک پيرامتن در دوره‌اي متأخرتر به يک متن افزوده شده است و در نقل‌هاي بعدي از آن متن با آن همراه، و جزء جدا نشدني آن پنداشته شده است.

نتيجه

در اين بررسي مشاهده شد که روايات متعددي منسوب به رسول خدا صلي الله عليه و آله در فضل امت خود در متون حديثي وارد شده است. نيز در قرآن کريم آياتي در باره فضل امتي بر امت ديگر وجود دارد. به اين ترتيب، ظاهراً نمي‌توان اصل ايده فضل را ـ که در اين مأثور آمده است ـ رد کرد. اما نکته‌اي که بايد به آن توجه نمود، آن است که نوع فضلي که در عبارات بعدي مأثور آمده است که دلالت بر معاف بودن امت رسول خدا صلي الله عليه و آله از عذاب در قيامت و افتادن فردي مشرک به جاي هر مسلمان در آتش دوزخ دارد، با آيات قرآن و برخي روايات منسوب به رسول خدا صلي الله عليه و آله سازگاري ندارد.
براي پذيرش مأثورات امت مرحومه بايد «مرحومة» را به معنايي نزديک به «شايسته رحمت» به عنوان گونه‌اي تمجيد، يا «شايسته شفاعت» فهميد؛ آن‌گونه که برخي از دانشمندان سده‌هاي ميانه مانند بخاري نيز همين ديدگاه را بيان داشته‌اند. در باره عبارات افزوده در برخي نقل‌هاي اين مأثور، يعني جايگزيني عذاب آخرت با عذاب دنيا، و درافتادن افرادي ديگر به جاي مسلمانان در دوزخ، بايد گفت که به گمان قوي، آنها افزوده‌هاي پسين‌ به اصل مأثور امت مرحومه هستند.

كتابنامه

ـ الاحتجاج، أحمد بن علي طبرسي، به کوشش: محمد باقر موسوي، مشهد: نشر المرتضي، 1403ق.
ـ اصول الكافي، محمد بن يعقوب کليني، بي‌جا: انتشارات اسوه، 1375ش.
ـ ألامالي، شيخ صدوق، تهران: مکتبة الإسلامية، 1362. ش.
ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار أئمة الأطهار،‌ محمد باقر بن محمد تقي مجلسي، به کوشش: عبدالزهراء علوي، قم: دار الرضا، بي‌تا.
ـ التاريخ الصغير، محمد بن اسماعيل بخاري، به کوشش: محمود ابراهيم زايد، مکتبة دارالتراث، 1397ق.

1.. المستدرك، ج۴، ص۲۵۴.

2.. ر.ک: مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۰۱.

صفحه از 82