مدعي شد جابر بن عبدالله انصاري و جابر جعفي نيز داراي همين آرا بودهاند؛ حال آن که به تصريح نوبختي اين دو از چنين اتهامي مبرا هستند.۱ و۲ متني به نام رسالة الجعفي نيز - که باور بر آن است که نظريات جابر جعفي را در باره معتقدات اسماعيليه در بر دارد و در آن، جابر راوي عمده سخنان امام باقر عليه السلام است؛ به احتمال فراوان هيچ ارتباطي با وي ندارد و به دروغ بدو منسوب شده است؛۳ زيرا اصولاً نميتوان در دوران حيات جابر، بحثي از اسماعيليه مطرح نمود.۴ نمونهاي ديگر کتاب أنيس السمراء و جليس السمراء است که شيخ احمد أحسايي (1166 - ذي القعده 1241ق) در شرح زيارت جامعه کبيره فراوان از آن نقل کرده است. در اين کتاب احاديث متعددي از طريق عمرو بن شمر به جابر جعفي منتهي ميشود که اوايل اسناد آنها «مجاهيل» است. اين احاديث به احتمال فراوان از افزودههاي غلات در روايات جابر است.۵
در ميان غاليان، نُصَيريه(نُمَيريه)۶ توجه خاصي به جابر جعفي دارند و نام او در آثار نصيريه فراوان به چشم ميخورد.۷ آنان جابر را «باب» امام صادق عليه السلام ميدانند.۸ هر چند در برخي آثار غير نصيري جابر باب امام باقر عليه السلام معرفي شده است؛۹ اما نصيريها يحيي بن معمر بن ام طويل را باب امام باقر عليه السلام ميدانند.۱۰ حسين بن حمدان خصيبي۱۱ (260 - 346 يا ربيع الاول
1.. المقالات والفرق، ص۴۳؛ فرق الشيعة، ص۳۴ - ۳۵؛ ر.ک: غلات در دو قرن اول هجري، ص۱۰۵ - ۱۰۷.
2.. Modarressi، Tradition and Survival...، ۱، pp ۹۰ - ۹۱.
3.. ر.ک: نخستين انديشههاي شيعي، ص۱۴۹ - ۱۵۰؛ و نيز:
Jafri، The Origins and Early Development of Shi'a Islam، p.۳۰۲ – ۳۰۳.
4.. ر.ک: کليات في علم الرجال، ص۴۰۹ - ۴۱۰.
5.. هدية العارفين، ج۱، ص۱۸۵؛ الذريعه، ج۲۶، ص۶۶.
6.. فرقهاي نام گرفته از ابو شُعَيب محمد بن نُصَير فِهري نُمَيري که در زمان حيات امام هادي عليه السلام ادعا کرد که آن حضرت خداست و او را به پيامبري مبعوث نموده است. او به حلول، تناسخ و اباحه محارم و خصوصاً همجنس بازي اعتقاد داشت. به نوشته طوسي او پس از شهادت امام حسن عسکري عليه السلام ادعا کرد که باب امام زمان عجل الله فرجه الشريف است و با جهل و الحادي که از او بروز يافت، مورد لعن ابو جعفر محمد بن عثمان قرار گرفت. نصيريه در حقيقت تنها جريان باقي مانده از غلات عراق است که در دوران غيبت صغرا شکل گرفته، هر چند تلفيقي از سنت جريانهاي مختلف غلات پيشين است. ر.ک: المقالات والفرق، ص۱۰۰ - ۱۰۱؛ فرق الشيعة، ص۹۳ - ۹۴؛ الغيبة للطوسي، ص۳۹۸؛ تاريخ العقيدة الشيعية و فرقها، ص۱۱۰؛ الفرقة الهامشية في الاسلام، ص۹۴ - ۹۷، ۱۱۲ - ۱۱۹؛ در باره گزارش و تحليل جرح و تضعيف محمد بن نصير در منابع شيعه، ر.ک: همان، ص۹۸ - ۱۰۷.
7.. براي نمونه ر.ک: الهفت الشريف، ص۱۱۹، ۱۹۲؛ الهداية الکبري، ص۴۱، ۶۵، ۱۶۰، ۱۹۵، ۲۳۹، ۳۳۹، ۳۷۶ - ۳۷۷، ۳۸۱.
8.. الهفت الشريف، ص۲۰.
9.. براي نمونه ر.ک: تاريخ اهل البيت عليهم السلام ، ص۱۴۸، الدر النظيم، ص۶۰۳؛ الفصول المهمة، ج۲، ص۸۸۳؛ خاتمة مستدرک، ج۴، ص۲۱۲- ۲۱۳؛ تنقيح المقال، ج۱، مقدمه، ص۱۹۰؛ مدرسي، باب را از اصطلاحات غلات ميداند، ر.ک:
Modarressi، Tradition and Survival...، p.۸۹.
10.. نجاشي به فساد مذهب وي تصريح کرده و ابن غضائري علاوه بر اين او را کذاب و صاحب مقاله ملعونه معرفي کرده است؛ رجال النجاشي، ص۶۷؛ رجال ابن الغضائري، ص۵۴.