باشد، برخي علماي شيعه بعدي از جمله شخصيت بارزي چون شيخ مفيد و شاگردش، نجاشي را بر آن داشت که نه تنها در روايات او، بلکه در عقيده شخصي او هم ترديد کنند و او ا مختلط (فاسد العقيده و منحرف) بخوانند.۱ ترديدهاي ديگري هم در باره روايات وي در ميان شيعه از دوران متقدم وجود داشت.۲ وجود اين روايات سبب شده که برخي چون سيد حسين محمد جَفري، جابر جعفي را شبه غالي بدانند۳ و يا مانند راجکوفسکي،۴ او را از غاليان نيمه افراطي به شمار آورند۵ و عدهاي نيز به صراحت او را غالي معرفي کنند.۶ و۷
رد نظريه غالي بودن جابر
با وجود اين، جابر را نميتوان فاسد العقيده يا غالي دانست،۸ زيرا در منابع، هيچ يک از تعابير تند ائمه عليهم السلام که در مورد غاليان ديگر به کار رفته، در باب او ذکر نشده است.۹ برخي از فرقه نگاران متقدم شيعه، او را از اتهام غلو مبرا دانستهاند۱۰ و در ميان رجاليان شيعه، حتي کساني که او را تضعيف کردهاند، کسي به صراحت او را غالي نخوانده است.۱۱ افزون بر اين، چنان که پيش از اين آمد، روايتي صحيح از امام صادق عليه السلام در مدح وي و تأييد عقيدهاش وجود دارد.۱۲ روايتي در الکافي به وضوح نشان ميدهد که برخي روايات جابر براي عامه مردم و حتي شيعيان معاصرش، قابل پذيرش نبوده است؛ اما وقتي به يکي از ائمه عليهم السلام رجوع ميکردند و از برخي روايات جابر ميپرسيدند، امام عليه السلام به صدق جابر گواهي ميداد.۱۳ از مهمترين علل غالي دانستن جابر جعفي وجود اخبار حاوي غلو و ارتفاع در ميان روايات منسوب به اوست؛ حال آن که غلات براي مشروع
1.. ر.ک: نجاشي، رجال، ص۱۲۸.
2.. بصائر الدرجات، ص۲۵۸، ۴۷۹ - ۴۸۰؛ رجال الکشي، ص۱۹۱ - ۱۹۲، ۳۷۳؛ الاختصاص، ص۲۰۴؛ شايان ذکر است که در بصائر الدرجات، ص۲۵۸، نام مغيرة بن سعيد به مغيرة بن شعبه، تصحيف شده است.
3.. Jafri، The Origins and Early Development of Shi'a Islam، pp.۳۰۱ – ۳۰۳.
4.. W.Rajkowski.
5.. نخستين انديشههاي شيعي، ص۱۰۷ - ۱۰۸.
6.. Farhad Daftari (۱۹۹۲), The Ismailis, p.۸۸; E.Kohlberg (۱۹۹۳), "Muhammad b.‘Al? Zayn al-‘?bid?n, Ab? Dja‘far, called al-B?kir", EI۲, VII، p.۳۹۹.
7.. «مفضل بن عمر جعفي و کتاب الصراط منسوب به او»، ص۲۹؛ قس.همو، «نگاهي به کتاب الغنوصية في الاسلام»، ص۴۲.
8.. ر.ک: تهذيب المقال، ج۵، ص۹۸ - ۱۰۰.
9.. براي نمونههايي از تعابير ائمه عليهم السلام در مورد غالياني چون مغيرة بن سعيد، بيان، ابو منصور و ابو الخطاب، ر.ک: رجال الکشي، ص۱۹۲، ۲۲۳، ۲۹۵، ۳۰۱ - ۳۰۴، ۵۲۸ - ۵۲۹.
10.. فرق الشيعه، ص۳۴ - ۳۵.
11.. منتهي المقال، ج۲، ص۲۱۸ - ۲۱۹.
12.. رجال الکشي، ص۱۹۱ - ۱۹۲.
13.. الکافي، ج۱، ص۳۰۷؛ و نيز ر.ک: بصائر الدرجات، ص۴۷۹ - ۴۸۰.