مفهوم‌شناسي زيارت در فرهنگ اسلامي - صفحه 232

در اين آيه براي معناي «زور» دو احتمال وجود دارد: کذب و شهادت دروغ؛ مجالس باطل، مانند مجالسي كه در آن غنا و ساير گناهان باشد ۱.
اگر در اين جا «زور»، به معناي کذب و شهادت دروغ باشد، به آيه قبل ملحق مي‌شود؛ امّا اگر به معناي مجالس باطل باشد، مي‌توان گفت كه از آن جهت به آن «زور» اطلاق شده است که انحراف از حق و مجالس اهل حق و گرايش به مجالس باطل در آن مشهود است.

به معناي انحراف و تمايل.

الف. وَ تَرَي الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيمِينِ وَ إِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذ?لِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيّاً مُرْشِداً۲.
در اين آيه، واژه «تزاور» از مشتقات «زور» و به معناي تمايل و انحراف است؛ يعني در همان معناي اساسي و اصلي به كار است. در مجمع البيان ‎اين ‎چنين آمده است: «أي تميل وقت طلوعها عن كهفهم إلي جهة اليمين» ۳ و علامه طباطبايي نيز مي‌گويد: «التزاور هو التمايل مأخوذ من الزور بمعني الميل» ۴.
ب‌. حَتَّي زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ۵.
در اين آيه نيز براي «زور» دو احتمال معنايي وجود دارد: رفتن به قبرستان و شمارش اموات براي تفاخر؛ کنايه از مرگ و انتقال به قبر ۶.
رفتن به قبرستان، در حقيقت تمايل به قبور به هر دليلي (مانند تفاخر در تعداد مردگان) است‌؛ يعني معناي اصلي «زور» در اين جا حفظ شده است.
همين مطلب بر معناي دوم نيز صدق مي‌كند؛ زيرا هنگامي‌که تمامي توجه انسان به دنيا و تفاخر به امول، اولاد و... و تکاثر آن است، مرگ او را در مي‌يابد و او را از تمامي ‌اين امور، به سمت و سويي ديگر منحرف مي‌کند که انتقال به قبر و عالم آخرت است.

تحليل مفهومي «‌زور» در قرآن کريم

بر اين اساس مي‌توان گفت كه در قرآن کريم، مفهوم «زور» از معناي لغوي‌اش ـ‌ که انحراف از چيزي و تمايل به‌سوي چيز ديگر است‌ ـ تجاوز نکرده و اين واژه در قرآن دقيقاً به همين معناست.

1.ر.ك: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌‌‌‌۷، ص ۲۸۳؛ الميزان في تفسير القرآن، ج ‌‌‌‌۱۵، ص ۲۴۴

2.كهف‏ / ۱۷

3.مجمع البيان، ج ‌‏۶، ص ۷۰۴

4.الميزان في تفسير القرآن، ج ‌‏۱۳، ص ۲۵۴

5.تكاثر / ۲

6.ر.ك: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌‌‌‌۱۰، ص ۸۱۲؛ تفسير الصافي، ج ۵، ص ۳۶۸؛ الميزان في تفسير القرآن، ج ‌‌‌‌۲۰، ص ۳۵۱؛ جامع البيان، ج ‌‌۳۰، ص ۳۶۲

صفحه از 239