مفهوم‌شناسي زيارت در فرهنگ اسلامي - صفحه 235

مهم‌تر آن که فيض القدير استحباب اين عمل ـ‌ يعني زيارت مسجد قبا به‎ خصوص در روز شنبه ‌ـ را بيان كرده است و آن را مستند به اتفاق همگان مي‌داند ۱.4
بنا بر اين، استفاده از واژه زيارت در باره ديدار برخي اماکن و حضور در اماکن خاص، استفاده‌اي صحيح است که دو ثمره مهم دارد:
اوّل آن که، اين واژه، قابليت اطلاق بر غير انسان را دارد؛
دوم آن كه، مطلوبيت اين امر ـ‌ يعني زيارت برخي اماکن ‌ـ در فرهنگ اسلامي‌ تشکيک‌ناپذير است.

اطلاق لفظ زيارت بر احيا و اموات

نکته مهم ديگري ‌که از كاربرد روايي زيارت مي‌توان استفاده كرد، آن است که مفهوم زيارت، براي احيا و اموات به کار رفته است.
در واقع مي‌توان گفت که اين واژه، در باره احيا و اموات يک‌سان استفاده مي‌شود؛ چنان‌که گاهي اين واژه، براي ديدار ميان انسان‌ها در زندگي روزانه‌شان به کار رفته و گاهي براي ديدار مردگان از آن استفاده شده است؛ يعني در برخي نصوص، «زيارت» براي ديدار با برادران ديني به کار رفته2 ، مانند اين روايت که با اختلافي جزئي در منابع معتبر حديثي شيعه، از امام صادق عليه السلام و در مصادر اهل سنّت، از نبي اسلام صلي الله عليه و آله وارد شده است:
عن أبي ‌غرة قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: «من زار أخاه في الله في مرض أو صحّة، لا يأتيه خداعاً و لا استبدالاً، وكّل الله به سبعين ألف ملك ينادون في قفاه أن: طبت و طابت لك الجنة فأنتم زوار الله وأنتم وفد الرحمن حتي يأتي منزله... » 3. قال رسول الله صلي الله عليه و آله : «من عاد مريضاً أو زار أخا له في الله ناداه مناد أن طبت و طاب ممشاك و تبوأت من الجنّة منزلاً» 4.
هم‌چنين اين روايت که در باره اهميت ديدار با عالمان دين است: «قال رسول صلي الله عليه و آله : من زار عالماً فكأنما زارني... » 5.
امّا در برخي ديگر از روايات، لفظ «زيارت» براي ديدار از قبور و اموات استفاده شده است، مانند اين روايات:
قال أمير المؤمنين عليه السلام: «زوروا موتاكم فإنهم يفرحون بزيارتكم و ليطلب أحدكم حاجته عند قبر

1.فيض القدير، ج ‌۴، ص ۳۲۲

2.. در اين ‌باره در منابع شيعي و سنّي ابواب متعدّدي وجود دارد (ر.ك: الكافي، ج ‌‌۲، ص ۱۷۵؛ ثواب الأعمال، ص ۱۴۶؛ تهذيب الأحكام، ج ‌‌۶، ص ۱۰۴؛ سنن الترمذي، ج ‌‌۳، ص ۲۴۶؛ الإخوان، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۹).

3.الكافي، ج ‌۲، ص ۱۷۷، ح ۷‌

4.سنن الترمذي، ج ‌۳، ص ۲۴۶، ح ۲۰۷۶

5.مستدرك الوسائل، ج ‌۱۷، ص ۳۰۰، ح ۲۱۴۰۶/۵۱؛ الفردوس، ج ‌۵، ص ۴۸۵، ح ۸۸۳۹

صفحه از 239