احادیث داستانی گواهی خضر به امامان شیعه(ع)

وقتی که امام حسن(ع) به پرسش های شخصی از امام علی(ع) جواب داد، آن شخص به وصایت تمام امامان(ع) گواهی داد. آن شخص خضر بود.

الإمام الجواد(ع):

أقبَلَ أمیرُ المُؤمِنینَ(ع) ومَعَهُ الحَسَنُ بنُ عَلِی(ع)، وهُوَ مُتَّکئٌ عَلی یدِ سَلمانَ، فَدَخَلَ المَسجِدَ الحَرامَ فَجَلَسَ، إذ أقبَلَ رَجُلٌ حَسَنُ الهَیئَةِ وَاللِّباسِ، فَسَلَّمَ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ فَرَدَّ(ع) فَجَلَسَ، ثُمَّ قالَ: یا أمیرَ المُؤمِنینَ، أسأَلُک عَن ثَلاثِ مَسائِلَ، إن أخبَرتَنی بِهِنَّ عَلِمتُ أنَّ القَومَ رَکبوا مِن أمرِک ما قَضی عَلَیهِم، وأن لَیسوا بمَأمونینَ فی دُنیاهُم وآخِرَتِهِم، وإن تَکنِ الاُخری عَلِمتُ أنَّک وهُم شَرَعٌ سَواءٌ.

فَقالَ لَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ(ع): سَلنی عَمّا بَدا لَک، قالَ: أخبِرنی عَنِ الرَّجُلِ إذا نامَ أینَ تَذهَبُ روحُهُ؟ وعَنِ الرَّجُلِ کیفَ یذکرُ وینسی؟ وعَنِ الرَّجُلِ کیفَ یشبِهُ وَلَدُهُ الأَعمامَ وَالأَخوالَ؟

فَالتَفَتَ أمیرُ المُؤمِنینَ(ع) إلی الحَسَنِ(ع) فَقالَ: یا أبا مُحَمَّدٍ أجِبهُ.

قالَ: فأَجابَهُ الحَسَنُ(ع) .

فَقالَ الرَّجُلُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ولَم أزَل أشهَدُ بِها، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ ولَم أزَل أشهَدُ بِذلِک، وأشهَدُ أنَّک وَصِی رَسولِ اللّهِ(ص) وَالقائِمُ بِحُجَّتِهِ ـ وأشارَ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ ـ ولَم أزَل أشهَدُ بِها، وأشهَدُ أنَّک وَصِیهُ وَالقائِمُ بِحُجَّتِهِ ـ وأشارَ إلی الحَسَنِ(ع) ـ وأشهَدُ أنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِی وَصِی أخیهِ وَالقائِمُ بِحُجَّتِهِ بَعدَهُ، وأشهَدُ عَلی عَلِی بنِ الحُسَینِ أنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ الحُسَینِ بَعدَهُ، وأشهَدُ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَلِی أنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ عَلِی بنِ الحُسَینِ، وأشهَدُ عَلی جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ بِأَنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ مُحَمَّدٍ، وأشهَدُ عَلی موسی أنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، وأَشهَدُ عَلی عَلِی بنِ موسی أنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ موسَی بن جَعفَرٍ، وأشهَدُ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَلِی أنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ عَلِی بن موسی، وأشهَدُ عَلی عَلِی بنِ مُحَمَّدٍ بِأَنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِی، وأشهَدُ عَلَی الحَسَنِ بنِ عَلِی بِأَنَّهُ القائِمُ بِأَمرِ عَلِی بنِ مُحَمَّدٍ، وأشهَدُ عَلی رَجُلٍ مِن وُلدِ الحَسَنِ لا یکنّی ولا یسَمّی حَتّی یظهَرَ أمرُهُ فَیملَؤُها عَدلاً کما مُلِئَت جَورا، وَالسَّلامُ عَلَیک یا أمیرَ المُؤمِنینَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ. ثُمَّ قامَ فَمَضی.

فَقالَ أمیرُ المُؤمِنینَ(ع): یا أبا مُحَمَّدٍ اتبَعهُ فَانظُر أینَ یقصِدُ؟ فَخَرَجَ الحَسَنُ بنُ عَلِی(ع) فَقالَ: ما کانَ إلّا أن وَضَعَ رِجلَهُ خارِجا مِنَ المَسجِدِ فَما دَرَیتُ أینَ أخَذَ مِن أرضِ اللّهِ، فَرَجَعتُ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ(ع) فَأَعلَمتُهُ، فَقالَ: یا أبا مُحَمَّدٍ أتَعرِفُهُ؟ قُلتُ: اللّهُ ورَسولُهُ وأمیرُ المُؤمِنینَ أعلَمُ، قالَ: هُوَ الخِضرُ(ع) .[۱]

امام جواد(ع):

امیر مؤمنان(ع)، در حالی که به دست سلمان تکیه داشت و حسن بن علی(ع) نیز با او بود، آمد و وارد مسجد الحرام شد و نشست. در این هنگام، مردی خوش سیما و خوشپوش آمد و به امیرمؤمنان سلام کرد. ایشان جواب سلامش را داد. او نشست و آن گاه گفت: ای امیر مؤمنان! سه پرسش از تو می کنم که اگر آنها را پاسخ گفتی، دانم که این جماعت، در باره تو مرتکب کاری شده اند که محکوم به نابودی اند و در دنیا و آخرتشان، در امان نیستند، و اگر پاسخ نگفتی، دانم که تو و آنان یک سانید.

امیر مؤمنان فرمود: «هر چه می خواهی، از من بپرس».

او گفت: به من بگو که وقتی انسان می خوابد، روحش کجا می رود؟ چگونه است که انسان به یاد می آورد و فراموش می کند؟ و چرا فرزند انسان، شبیه عموها و دایی هایش می شود؟

امیر مؤمنان رو به حسن(ع) کرد و فرمود: «ای ابو محمّد! تو پاسخش را بگو».

پس چون حسن(ع) پاسخ او را داد، مرد گفت: گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست، و پیوسته بدین گواهی می دهم. گواهی می دهم که محمّد، فرستاده خداست، و پیوسته بدین گواهی می دهم. گواهی می دهم که تو ـ با اشاره به امیر مؤمنان ـ وصی پیامبر خدا و بر پا دارنده حجّت او هستی، و پیوسته بدین گواهی می دهم. گواهی می دهم که تو ـ با اشاره به حسن(ع) ـ وصی برادر او و برپا دارنده حجّت او پس از او هستی. گواهی می دهم که حسین بن علی، وصی بردارش و بر پا دارنده حجّت او پس از وی است. گواهی می دهم که علی بن الحسین، بر پا دارنده امامت حسین پس از اوست. گواهی می دهم که محمّد بن علی، بر پا دارنده امر امامت علی بن الحسین است. گواهی می دهم که جعفر بن محمّد، بر پا دارنده امر امامت محمّد است. گواهی می دهم که موسی، بر پا دارنده امر جعفر بن محمّد است. گواهی می دهم که علی بن موسی، برپا دارنده امر موسی بن جعفر است. گواهی می دهم که محمّد بن علی، بر پا دارنده امر علی بن موسی است. گواهی می دهم که علی بن محمّد، بر پا دارنده امر محمّد بن علی است. گواهی می دهم که حسن بن علی، بر پا دارنده امر علی بن محمّد است. گواهی می دهم به [امامت] مردی از فرزندان حسن، که بردن نام و کنیه اش جایز نیست تا آن گاه که ظهور کند و زمین را، چنان که از ستم آکنده شده است، از عدل و داد پر کند. و سلام و رحمت و برکات خدا، بر تو، ای امیر مؤمنان!

سپس برخاست و رفت. امیر مؤمنان(ع) فرمود: «ای ابو محمّد! دنبال او برو و ببین کجا می رود».

حسن بن علی(ع) بیرون رفت و گفت: همین که پایش را از مسجد بیرون نهاد، نفهمیدم به کدام سوی از زمین خدا رفت. پس نزد امیر مؤمنان باز گشتم و ایشان را از این امر آگاه ساختم. پس فرمود: «ای ابو محمّد! او را شناختی؟».

گفتم: خدا و پیامبر او و امیر مؤمنان، بهتر می دانند.

امیر مؤمنان(ع) فرمود: «او خضر(ع) بود».


[۱]. الکافی: ج ۱ ص ۵۲۵ ح ۱، الغیبة للطوسی: ص ۱۵۴ ح ۱۱۴، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹، ص ۳۴۸.