نكته‏ هاى پژوهشى - 4 - صفحه 178

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم
«فائده بيست و دوم از فوايد وحيد بهبهانى»
در مرجّحاتى كه فقهاى شيعه آن را معتبر مى‏دانند و در نصوص روايتى ما ذكرى از آن به ميان نيامده است و البتّه اين مرجّحات، در عُرف عملى فقهاى شيعه معتبر بوده است:
1. «زيادى راويان» يكى از دو حديث يا «ضابط بودن راويان آن» و يا ويژگيهايى شبيه به اين اوصاف كه بايد مدّنظر داشت و بدان توجّه كرد كه دلالت بر ترجيح يكى از دو حديث بر ديگرى مى‏كند.
2. اگر حديثى بر ديگرى، علوّ سند داشت، البتّه اين علوّ سند دلالت بر ترجيح آن بر ديگرى مى‏كند.
3. الفاظ عينا، عبارات معصوم باشد تا اينكه «نقل به معنى» شده باشد. به عبارت ديگر، لفظ معصوم به نقل به معنى، برترى دارد.
4. در دلالت حديث، تأكيد به قسم شده باشد.
5. برخى اصوليان، در تعارض دو حديث، «معناى حقيقى» حديث را بر «معناى مجازى» آن ترجيح داده‏اند. همچنين حديث «عامّ غير مخصّص» را بر «عامّ مخصَّص» و «مطلق» را نيز بر «مقيّد» ترجيح داده‏اند.
6. حديث، فصاحت و بلكه افصحيّت داشته باشد؛ يعنى: حديث افصح بر حديث فصيح و حديث فصيح بر غير فصيح، ترجيح دارد.
7. حديث مطابق با اصل باشد.
8. حديث بين «قدما» مشهور باشد.
9. حديث بين «متأخّرين» نيز از شهرت برخوردار باشد.
نكته مهم: بعد از «صاحب معالم» و «صاحب مدارك» اين نكته شيوع پيدا كرد كه اين دو و ديگرانى كه از اين دو پيروى مى‏كردند، اخبار بسيار معتبرى را ـ كه قدّماى

صفحه از 179