نكته‏ هاى پژوهشى - 4 - صفحه 183

مضمونِ آن فتوا مى‏دهند. زيرا محقق حلّى رحمه‏الله اعتراف كرده كه اين اماره‏اى است كه مى‏توان بدان تكيه كرد.
21. يكى از ترجيحات، روايت ثقه است از شخصى كه با ديگران اسم مشترك دارد و زياد روايت كردن راوى از اين شخص مشترك، بدان سبب است كه وى به او اطمينان پيدا كرده و او را ثقه پنداشته است.
22. يكى از مرجّحات اين است كه يكى از شيوخ و بزرگان علم رجال به راوى حديثى اعتماد كند؛ همان گونه كه از عمل علّامه حلّى در خلاصه و شيخ نجاشى در رجال خود و على‏بن محمّدبن قتيبه، آشكار و ظاهر مى‏شود. پس اگر جمعى از رجاليان بر شخصِ راوى اتّكاء كنند، لابّد چنين شخصى در مرتبه‏اى از وثوق و اعتماد هست كه به او تكيه مى‏كنند؛ مخصوصا هنگامى كه افرادى كه به او اعتماد مى‏كنند، زياد باشند؛ بنابراين اعتماد آنان براى ما قابل توجّه است.
23. اگر بر شخصِ راوى حديث، علماى قم اعتماد كنند، اين خود يكى از مرجّحات است. زيرا علماى قم و محدّثين آنان، كسانى را كه از افراد مجهول نقل روايت كرده و بر روايات مُرسل اعتماد مى‏كرده‏اند، از شهر خود اخراج مى‏نموده‏اند.
24. يكى ديگر از مرجّحات آن است كه تمام يا اكثريّت رواياتِ راوى حديث، از گروه رواياتِ مقبول يا محكم و مورد قبول علماى علم حديث واقع شود. به عبارت ديگر، اگر در حديثى، اين راوى، به خصوص، مورد نظر واقع شده باشد، تمام يا اكثر علماى علم الحديث، اين روايت را مى‏پذيرند (اگر كه اين شخص در طريق و سند آن واقع شده باشد) و آن را تلقّى به قبول مى‏كنند.
25. يكى ديگر از مرجّحات آن است كه: شخص راوى در سند حديثى واقع شود كه در آن حديث، نه از جهت شخص راوىِ مورد نظر، بلكه از جهتى ديگر، طعن واقع شده باشد. از سخنان برخى آشكار مى‏شود كه اين دليل بر وثاقت است و

صفحه از 179