«إنابت» ۱ و «بصيرت» باشد، يعنى قلب «سليم» و «منيب» باشد، خواهد توانست از شگفتيهاى موجود در اين كتاب، حظّ و بهره فراوان ببرد. امّا اگر قلب در گذر زمان، «متكبّر» و «جبّار» شده (غافر (40) / 35) و قساوت بر آن سايه افكنده باشد (زمر (39) / 22)، نه تنها بهرهاى از معارف و حكمتهاى كلام اللّه نمىبرد، بلكه ستيزهگرى و مجادله و مِراء (غافر (40) / 35) را در راستاى محو و نابودى ارزشهاى اين كتاب در پيش خواهد گرفت. اين همان چيزى است كه مورد توجّه امام صادق عليه السلام قرار مىگيرد و ايشان را ـ از اينكه صاحب قلبى زنگار گرفته و سخت باشد ـ به ذات مقدّس پروردگار پناهنده مىسازد.
اين كتاب مقدّس بايد جدا از ديگر كتب آسمانى و كتب ديگر، مورد توجّه و اعتنا قرار گيرد. كتابى كه گذر زمان و گذشت اوقات، گرد و غبار كهنگى و پژمردگى را بر آن نمىنشاند؛ بلكه هر چه بيشتر در معرض مطالعه و تدبّر و دقت محقّقانه قرار گيرد، زيبايهاى آن لحظه به لحظه، آشكارتر مىشود و ارزشهايش به ديگران رخ مىنمايد.
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمودهاند:
هر كه قرآن را راهبر خويش سازد، قرآن او را به بهشت رهنمون گردد و هر كه آن را پشت سر افكند، او را به سوى دوزخ براند. اين كتاب جداكننده حقّ از باطل و دفع هر گونه اختلاف است. ستارگان و اخترانى [ از علم و حكمت] دارد و اخترانش نيز اخترانى دارند. شگفتيهايش شمارش نشود و تازههايش كهنه نگردد. چراغها و مصابيح هدايت و حكمت در آن است و به سوى معرفت و شناخت ره مىنمايد. پس شايسته حامل واقعى قرآن است كه نگاه خويش را به سوى درك معانى و معارف آن بگرداند و ديدگان خويش را با تأمّل در آن، جلا بخشد و نظر خود را تا درك ژرفاى معارف آن امتداد دهد. (30: ج 4، ص 407 و 408)
1.انابت، مصدر باب اِفعال از ريشه «نوب» است، به معناى بازگشت و رجوع هميشگى به سوى خداوند، همراه با اِخلاص در عمل. زنبور عسل را از آن روى «نَوب» مىنامند كه پى در پى به كندويش باز مىگردد. (۱۶: ص ۵۰۸)