پيامبر در شمار كسانى معرّفى شدهاند كه قرآن را پشت سر نهاده و سنّتهاى الاهى را باطل و احكام آن را معطّل گذاردهاند. براى اين عدّه، نه تنها قرآن نور و وسيله هدايت و شفابخشِ دردهايشان نيست، بلكه بر گمراهى و ضلالتشان مىافزايد و كوردلىِ ايشان را دو چندان مىسازد. اينان در زمره كسانى داخل شدهاند كه به علت انحراف از قرآن، جز به سوى آتش، راه ديگرى را در پيش روى خويش مشاهده نمىكنند. (30: ج 4، ص 409)
در ادامه جمله ياد شده دعاى امام صادق عليه السلام ، به تصريف و تفصيل آيات، تكرارها و تنوّع و عبارتپردازيهاى خاصّ قرآنى و نيز سود جستن اين كتاب از ذكرِ انواع مختلف امثال، حكايات و تمثيلات گوناگون مىرسيم. هر يك از آنها مىكوشد تا غفلت را از ذهنها بزدايد و ظرفِ دل آدمى را شايسته درك كمالات و ارزشهاى انسانى نمايد. خداوند متعال بيان مىدارد كه در اين كتاب، از هر مثل و هر كلامى كه بتواند راهگشاى هدايت آدمى باشد، سخن به ميان آمده است. «وَ لَقَد ضَرَبْنا لِلنّاسِ فِي هذا القُرآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُم يَتذكّرونَ.» (زمر (39) / 27)
از جمله فوايد ذكر امثال در قرآن، هشدار، وعظ، انگيزش، شوق آفرينى، بازدارندگى، عبرتپذيرى، شرح و تبيين حقايق، نزديك ساختن مقصود به اذهان، به تصوير كشاندن امور پيچيده عقلى و تشبيه امور پنهان به موضوعات ملموس و آشكار است. (17: ص 29) بدين سان، اين حقايق بدون هيچ گونه دشوارى در اختيار خوانندگان و قاريان قرآن قرار مىگيرد. به همين خاطر، عدّهاى بر اين باورند كه خداوند متعال از رهگذر ذكر امثال در قرآن، بر بندگان خود منّت نهاده و آن را به عنوان يكى از عنايات خاصّه خود نسبت به ايشان بر شمرده است. (18: ص 76)
به فرموده قرآن، جز عالمان احدى را شايسته نباشد كه در امثال قرآنى به تعقّل و تفكّر بپردازد. «وَ تِلكَ الأمثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما يَعقِلُها إلّا العالمونَ.» (عنكبوت (29) / 43)