اين سخنان در حالى رواج مىيابد كه شيعه در اين شهرها زندگى مىكند و اينان از فرهنگ شيعه آگاهى دارند، امّا نه اين سخنان در كتابهايى كه دانشمندان شيه در مورد غيبت نوشتهاند ديده مىشود و نه اين كارها در برنامهى شبانهروزى آنها جايى دارد.
شگفت اين كه برخى از اينان كه ادّعاى علم الحديث و تخصّص در ارزيابى و نقد احاديث دارند، همين مطالب را مىگويند، با اين كه خود سالها در عراق با شيعيان زيسته و عالمان شيعه را ديدهاند.
حقيقت مسألهى سرداب
حقيقت مسألهى سرداب، اين است كه سرداب، محلّى است كه در زمين حفر مىشود تا اهل خانه از شدّت گرماى تابستان به آن پناه ببرند، همانگونه كه امروز هم در شهرهاى مناطق گرم چنين مىكنند. سرداب سامرّا، قسمتى است از خانهى امام هادى كه امام عسكرى و حضرت مهدى عليهم السلام نيز در آن مىزيستهاند. شرافت آن خانه و سرداب، به همين است كه محلّ نمازگزارىِ سه امام معصوم بوده كه اثرى از محراب ايشان همچنان موجود است. اين بخش از خانه را، خليفهى عبّاسى (الناصرلدين اللّه) تعمير كرد. اين نكته به تفصيل بيان خواهد شد، تا حقيقت اعتقاد اماميّهى اثناعشرى روشن گردد.
شيخ ذبيحاللّه محلّاتى در مورد تاريخ تعمير سرداب مىگويد:
سومين ساختمان، ساختمانِ پادشاه... احمدبنبويه.... معزّالدوله... در سال 337 بود. او قبّه را تعمير كرد. و به امر او حوضى را كه در سرداب بود و آب در آن جريان داشت، با خاك پر كردند. ۱
محلّاتى همچنين مىنويسد: هفتمين ساختمان، به دست خليفهى ناصر عبّاسى بود... مرحوم علّامه شيخ محمّد سماوى در ارجوزهى «وشايح السراء» (در تاريخ سامراء) به اشاره به اين رويدادـ كه در سال 606 بودهـ مىنويسد:
دّ اتاها الناي العبّاىكبفيض جود و ام باس
فعمّر القبّة و اثآذناو زاد ص تشييدها الاسنا
و زيّن الروض جا قد ابشجو عقد الىداب ص صنع الازج
و منع اگوض بذاك الروضأن يأخذ امرؤ تراب اگوض
و زبر الأچة الاثظ علاعط نطاق العبد فآ قد زبر
عط يد اللايف بدر البعدمعد فط تمّدبنمعد
و جعل الألواح فيه منبئةعن وقته ص الستّ و السّاّئة
فنظروا ما قد زها ص الدائرو أرّخوا: (صبح سعد الناي)
محلاّتى، پس از آن، در مورد بناى سرداب غيبت مىنويسد:
شهرت يافتن اين سرداب به سرداب غيبت، بدان معنى نيست كه امام عصر عليه السلام در آن غايب شده است، چنان كه برخى از افراد جاهل نسبت به تاريخ پنداشتهاند، بلكه به اين دليل است كه اين مكان، محلّ زندگى و عبادت سه امام معصوم عليهم السلام بوده و جمعى از نيكان در همين مكان به شرف لقاى حضرت مهدى عليه السلام رسيدهاند. از همينرو، در زمرهى بقعههاى متبرّك به شمار مىآيد... ۲
محلّاتى، سپس دگرگونىهاى ساختمان سرداب و تعميرات آن را باز مىگويد، كه اكنون در صدد بيان آن نيستيم.
محدّث بزرگوار، ميرزا حسين نورى طبرسى نيز در كتاب خود (كشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار) ۳ ، ساختمان سرداب به دست ناصر عبّاسى را باز مىگويد. محدّث نورى، به عنوان نوزدهمين شخصيّت غير شيعه كه ميلاد و وجود امام عصر عليه السلام را باور دارد، از خليفه ناصر سخن مىآورد و مىگويد:
الناصرلدين اللّه احمد، فرزند المستضىء بنوراللّه خليفهى عبّاسى، به تعمير سرداب شريف امر كرد و صفّهاى را كه مشبّكها در آن است، از چوب ساج قرار
1.مآثر الكبرى فى تاريخ سامراء ۱/ ۲۴۶، طبع حيدريه.
2.مآثر الكبرى ۱ / ۲۸۵.
3.اين كتاب، در پاسخ قصيدهاى است كه از بغداد به دست علماى نجف رسيد. اين قصيدهـ كه به قصيدهى بغداديه شهرت دارد ـ با اين بيت آغاز مىشود:
أيا علماء العصر من لهم خبرُ بكل دقيق حار من دونه الفِكرُ
جمعى از دانشمندانِ آن دوره، پاسخ منظوم به اين قصيده دادند، از جمله شيخ محمّد جواد بلاغى، سيّد محسن امين و شيخ محمّد حسين كاشف الغطاء. پاسخ كاشف الغطاء را مىتوان بيانِ منظومِ مطالب استادش محدّث نورى در كتاب كشف الاستار دانست، كه به ضميمهى آن كتاب در سال ۱۳۱۸ قمرى چاپ شده است.