پژوهشى درباره‏ ى مسأله‏ ى سرداب - صفحه 92

اين سخنان در حالى رواج مى‏يابد كه شيعه در اين شهرها زندگى مى‏كند و اينان از فرهنگ شيعه آگاهى دارند، امّا نه اين سخنان در كتاب‏هايى كه دانشمندان شيه در مورد غيبت نوشته‏اند ديده مى‏شود و نه اين كارها در برنامه‏ى شبانه‏روزى آن‏ها جايى دارد.
شگفت اين كه برخى از اينان كه ادّعاى علم الحديث و تخصّص در ارزيابى و نقد احاديث دارند، همين مطالب را مى‏گويند، با اين كه خود سال‏ها در عراق با شيعيان زيسته و عالمان شيعه را ديده‏اند.

حقيقت مسأله‏ى سرداب

حقيقت مسأله‏ى سرداب، اين است كه سرداب، محلّى است كه در زمين حفر مى‏شود تا اهل خانه از شدّت گرماى تابستان به آن پناه ببرند، همان‏گونه كه امروز هم در شهرهاى مناطق گرم چنين مى‏كنند. سرداب سامرّا، قسمتى است از خانه‏ى امام هادى كه امام عسكرى و حضرت مهدى عليهم ‏السلام نيز در آن مى‏زيسته‏اند. شرافت آن خانه و سرداب، به همين است كه محلّ نمازگزارىِ سه امام معصوم بوده كه اثرى از محراب ايشان هم‏چنان موجود است. اين بخش از خانه را، خليفه‏ى عبّاسى (الناصرلدين اللّه‏) تعمير كرد. اين نكته به تفصيل بيان خواهد شد، تا حقيقت اعتقاد اماميّه‏ى اثناعشرى روشن گردد.
شيخ ذبيح‏اللّه‏ محلّاتى در مورد تاريخ تعمير سرداب مى‏گويد:
سومين ساختمان، ساختمانِ پادشاه... احمدبن‏بويه.... معزّالدوله... در سال 337 بود. او قبّه را تعمير كرد. و به امر او حوضى را كه در سرداب بود و آب در آن جريان داشت، با خاك پر كردند. ۱
محلّاتى هم‏چنين مى‏نويسد: هفتمين ساختمان، به دست خليفه‏ى ناصر عبّاسى بود... مرحوم علّامه شيخ محمّد سماوى در ارجوزه‏ى «وشايح السراء» (در تاريخ سامراء) به اشاره به اين رويدادـ كه در سال 606 بوده‏ـ مى‏نويسد:



دّ اتاها الناي العبّاى‏كبفيض جود و ام باس


فعمّر القبّة و اثآذناو زاد ص تشييدها الاسنا


و زيّن الروض جا قد ابشجو عقد الى‏داب ص صنع الازج


و منع اگوض بذاك الروضأن يأخذ امرؤ تراب اگوض


و زبر الأچة الاثظ علاعط نطاق العبد فآ قد زبر


عط يد اللايف بدر البعدمعد فط تمّدبن‏معد


و جعل الألواح فيه منبئةعن وقته ص الستّ و السّاّئة


فنظروا ما قد زها ص الدائرو أرّخوا: (صبح سعد الناي)

محلاّتى، پس از آن، در مورد بناى سرداب غيبت مى‏نويسد:
شهرت يافتن اين سرداب به سرداب غيبت، بدان معنى نيست كه امام عصر عليه ‏السلام در آن غايب شده است، چنان كه برخى از افراد جاهل نسبت به تاريخ پنداشته‏اند، بلكه به اين دليل است كه اين مكان، محلّ زندگى و عبادت سه امام معصوم عليهم ‏السلام بوده و جمعى از نيكان در همين مكان به شرف لقاى حضرت مهدى عليه ‏السلام رسيده‏اند. از همين‏رو، در زمره‏ى بقعه‏هاى متبرّك به شمار مى‏آيد... ۲
محلّاتى، سپس دگرگونى‏هاى ساختمان سرداب و تعميرات آن را باز مى‏گويد، كه اكنون در صدد بيان آن نيستيم.
محدّث بزرگوار، ميرزا حسين نورى طبرسى نيز در كتاب خود (كشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار) ۳ ، ساختمان سرداب به دست ناصر عبّاسى را باز مى‏گويد. محدّث نورى، به عنوان نوزدهمين شخصيّت غير شيعه كه ميلاد و وجود امام عصر عليه ‏السلام را باور دارد، از خليفه ناصر سخن مى‏آورد و مى‏گويد:
الناصرلدين اللّه‏ احمد، فرزند المستضى‏ء بنوراللّه‏ خليفه‏ى عبّاسى، به تعمير سرداب شريف امر كرد و صفّه‏اى را كه مشبّك‏ها در آن است، از چوب ساج قرار

1.مآثر الكبرى فى تاريخ سامراء ۱/ ۲۴۶، طبع حيدريه.

2.مآثر الكبرى ۱ / ۲۸۵.

3.اين كتاب، در پاسخ قصيده‏اى است كه از بغداد به دست علماى نجف رسيد. اين قصيده‏ـ كه به قصيده‏ى بغداديه شهرت دارد ـ با اين بيت آغاز مى‏شود: أيا علماء العصر من لهم خبرُ بكل دقيق حار من دونه الفِكرُ جمعى از دانشمندانِ آن دوره، پاسخ منظوم به اين قصيده دادند، از جمله شيخ محمّد جواد بلاغى، سيّد محسن امين و شيخ محمّد حسين كاشف الغطاء. پاسخ كاشف الغطاء را مى‏توان بيانِ منظومِ مطالب استادش محدّث نورى در كتاب كشف الاستار دانست، كه به ضميمه‏ى آن كتاب در سال ۱۳۱۸ قمرى چاپ شده است.

صفحه از 101