نگرشى به كتاب صحيفه سجاديه - صفحه 100

تكرار شوند.
دانستن شرايطى كه در آنها دعاها بوجود آمده‏اند به طور طبيعى غير ممكن است، امّا ما به ميزان بسيار زيادى در مورد فضاى عمومى دوران ابتدايى اسلام اطلاعات داريم كه مى‏تواند به نشان دادن نقش دعا در جامعه آن زمان كمك كند. بسيارى از مسلمانان، كه بدون شك بسيار بيشتر از مسلمانان امروزى بوده‏اند، مقدار بسيار زيادى از زندگى كارى خود را وقف نقل قرآن، يادآورى خداوند، و دعا كردن كردند. حتى آنان كه مكه و مدينه را به قصد شركت در جنگ‏هايى به منظور توسعه اسلام و يا شركت در اداره امپراتورى جديد ترك كردند لزوما از اعمال معنوى چشم‏پوشى نكردند. و براى آنها كه خود را وقف عبادت كردند، دعا به منزله گوشت و خون تخيل آنها بود. دعا ابزارى بود كه مردم مى‏توانستند توسط آن به پروردگار خود بيانديشند و فكر و ياد او را در تمام فعاليت‏هاى روزانه خود حاضر نگاه دارند. دعا بيان صميمى و دوستانه «توحيد» يا «اذعان به يگانگى خداوند» بود كه به احساسات، عواطف، افكار، و ادراكات آنها شكل داد.
در اسلام دعا به عنوان يكى از نخستين چارچوب هايى در نظر گرفته مى‏شود كه در آن روح مى‏تواند مطابق با خواست الهى شكل بگيرد و از طريق اين چارچوب تمام افكار و مفاهيمى كه بر نفس بنيان نهاده شده‏اند به دور ريخته شوند. تأكيد فوق‏العاده كه در صحيفه بر انجام خواست خدا شده است ـ همانطور كه مسيحيان دعا مى‏كنند «خواست تو انجـام مى‏شود» ـ محوريتى را براى پروردگار ترسيم مى‏كند كه تمام خودخواهـى‏هاى شخصى و خواهش‏هاى فردى كه به هر شكل با خواست الهى ـ خواستى كه از سوى شريعت و سنت به آن شكل ملمـوس و عينى داده شده است ـ مغايرت دارد را انكار مى‏كند. براى مسلمانان آن زمان نيز همانند مسلمانان امروزى اطاعت پروردگار وابسته به تقليد از آنهايى است كه پيش‏تر از اين با لطف و راهنمايى پروردگار شكل گرفته‏اند. مجموعه اين افراد با پيامبر آغاز شده و با اصحاب بزرگ ايشان ادامه مى‏يابد. بـراى شيعيـان سخنـان و كـردارهاى امامان چنـان نقـش اساسـى را در اين زمينه بازى مى‏كند كه گاهى به نظر مى‏رسد ـ دست كم براى غير شيعيان سنت پيامبر را به پشت صحنه مى‏راند.

صفحه از 106