نگرشى به كتاب صحيفه سجاديه - صفحه 101

ياران ائمه به طور دائم به آنها مراجعه كرده و از آنها راهنمايى مى‏خواستند، در حاليكه امامان خود پيرو شيوه پيامبر بودند كه ساعت‏هاى متمادى را در روز و شب به نماز، ذكر، و دعا مى‏پرداختند. اگرچه بيشتر اين زندگى مذهبى و عبادى حالتى شخصى و درون‏گرايانه داشت، امّا امامان وظيفه داشتند جامعه را رهبرى كرده و زندگى مذهبى مردم را غنى سازند. همانطور كه امام زين‏العابدين در «رساله حقوق»، ترجمه شده در قسمت ضمايم، تأكيد مى‏كند، بر هر صاحب علمى است كه آن را به ديگران انتقال دهد و امامان نيز از سوى هم عصران خويش، چه شيعه و چه سنى، به عنوان صاحب‏نظران و مراجع بزرگ اسلام شناخته شده بودند. بنابراين طبيعى بوده كه امامان دعاهايى را بنگارند كه در آنها علم ايشان در مورد ارتباط انسانها با خداوند با استفاده از شخصى‏ترين اصطلاحات بيان شده باشد و قابليت انتقال يافتن به ديگران و تبديل شدن به يك دارايى مشترك را نيز داشته باشند. اگر نخواهيم بگوييم بيشتر دعاهاى صحيفه از اين نوع هستند، بسيارى از آنها اين خاصيت را دارا هستند. تعداد كمى از دعاهاى صحيفه مانند : «دعاى آن حضرت در عيد فطر» (شماره46) و «دعاى آن حضرت در عيد قربان» (شماره 48) نيز به نظر مى‏رسند براى مناسبت‏هاى عمومى گفته شده باشند. يكى از دعاها نيز داراى نشانه‏هايى داخلى است كه نشان مى‏دهد امام، ياران خويش و ساير مردم را در ذهن داشته و نه خود را : در دعا براى والدين (شماره 24) او به گونه‏اى صحبت مى‏كند كه گويى والدينش زنده‏اند، در حاليكه چنين چيزى ممكن نبوده است مگر در صورتى كه تصور كنيم كه ايشان اين دعا را پيش از واقعه كربلا نگاشته باشند.[...]
از آغاز اسلام، دعا يكى از عوامل پايه‏اى و اساسى بوده است كه مسلمانان از آن طريق، آگاهى از اندازه‏هاى درست و صحيح را به واقعيت رسانده‏اند و خود را براى ديدن پروردگار به عنوان منبع و منشاء تمام خوبى‏ها آموزش داده‏اند.
دعا در عالى‏ترين نمونه‏هاى آن، همانطور كه در صحيفه مى‏توانيم ببينيم، تمرين مداوم بينشى است كه براساس آن، هرآنچه به خدا تعلق دارد به خدا و هرآنچه به انسان تعلق دارد به انسان مرتبط و منتسب مى‏شود. به محض اينكه چنين بينش و بصيرتى به انسان دست مى‏دهد، او با گناهكارى و نقص خود تنها مى‏ماند. پس تنها كارى كه

صفحه از 106