نگرشى به كتاب صحيفه سجاديه - صفحه 102

مى‏تواند انجام دهد خوار و ذليل ساختن خود در برابر پروردگارش است تا از او طلب رحمت و بخشش كند.
آنها كه با نوشته‏هاى مراجع و صاحب‏نظران مذهبى اخير آشنا هستند ممكن است با آن بُعد از دعا كه اكنون مطرح شد مخالف باشند و بگويند كه اين تنها نيمى از معنويت اسلام است و تكامل دينى و مذهبى كه دوستان خدا (اولياء) با دنبال كردن جاده معنويت بدان دست مى‏يابند را ناديده گرفته است. بله، از يك سو، انسان بنده خاضع و فقير پروردگار يكتاست كه هيچ چيزى از خود ندارد. امّا آيا او ـ دست كم به صورت پيامبر و ولى خدا ـ نماينده خداوند (خليفه) و تصوير او (صورت) نيست؟ در واقع، جنبه دوم در جنبه اول نهفته است، چرا كه هرچه فرد، خصوصيات مثبت را از بنده انكار كند بيشتر بر اين نكته تأكيد كرده است كه او به پروردگار تعلق دارد. با رد اين نكته كه انسان از خود، خير و خوبى دارد، بر اين مطلب صحه مى‏گذاريم كه هر چيز مثبت و خوبى كه در او وجود دارد تنها متعلق به خداوند است. تا هرجا كه بنده خود را غرق در هيچى خود بداند، كمال پروردگار يكتا را نشان داده است. اين نقطه نظر در اين حديث قدسى معروف به طور نسبتا صريحى بيان شده است:
«بنده‏ام با انجام اعمال مستحبى [مانند دعا] به من نزديك‏تر مى‏شود، تا او را دوست بدارم، و هنگامى كه او را دوست بدارم هرآنچه مى‏شنود از طريق من مى‏شنود، هرآنچه مى‏بيند از طريق من مى‏بيند، من دستى هستم كه با آن مى‏گيرد و پايى هستم كه با آن راه مى‏رود.» ۱
امّا متون اسلامى اوليه به موضوع «فناء فى اللّه» يا «يكسانى مطلق» اشاره‏اى نكرده‏اند، چرا كه اين موضوع ظريف‏تر از آن است كه قابليت بيان شدن با اصطلاحات صريح متداول در اينگونه متون را داشته باشد. ۲ در هر صورت، همانندى و يكسانى با

1.ـ بخارى، رقاق ۳۸.

2.ـ يكى از دلايل اسلام براى عدم بسط اين ديدگاه خطر شرك يا منسوب دانستن ديگران به خداست ـ اين مسأله يادآور دادن مقام الوهيت به حضرت عيسى عليه ‏السلام در برخى جنبش‏هاى فرقه‏اى اين دين است، مانند غلات (Ghulaat)

صفحه از 106