خوشبو، درختان ميوه، و فوارههاى جوشان هستند. آنهايى كه در رابطه با تاريخ اسلام، وقايع سياسى، و بنيادهاى آن مطلب مىنويسند تنها با ديوارها سروكار دارند، زيرا راهى به درون باغهاى پشت ديوار ندارند. برخى از اين باغها از طريق مطالعه صوفىگرى، هنر و معمارى، شعر، و موسيقى به روى افراد باز مىشوند، امّا از آنجا كه تمام اين موارد در اشكال تاريخى ويژه و تحت تأثير محيط پيرامون خود به ظهور رسيدهاند، ريشههاى عميق اسلامى آنها به راحتى از چشم افراد دور مىماند. قديمىترين، اصيلترين و دشوارترين باغهاى اين شهر براى ورود، قلبهاى بزرگترين نمايندگان اين تمدن است. اينجاست كه دعاهاى رسيده از ستونهاى اسلام اوليه تصوير كاملاً جديدى را از روح زنده و پوياى اسلام نشان مىدهند، چرا كه اين دعاها دسترسى مستقيم به انواع رفتارها و ويژگىهاى بشرى كه پيش نياز شكوفايى كامل آرمان اسلامى هستند را فراهم مىكنند.
ابعاد ديگر
شايد به نظر برسد كه اين مقدمه به طور اختصاصى به معنويت و روحانيت در اسلام مىپردازد، امّا صحيفه به ساير قلمروها نيز مىپردازد. همانطور كه در بالا گفته شد نمايندگان بزرگ اسلام نيز همانند قرآن و حديث تمام سطوح تعاليم اسلامى را با همديگر و به طور همزمان مورد توجه قرار دادهاند. اگر در مباحثى كه در مورد صحيفه آورده شده است همواره به روحانيت و معنويت اشاره شده است به واسطه اين حقيقت است كه اين اثر مجموعهاى از ادعيه است و اين دعاها بر رفتارهاى مشخصى در برابر حقيقت الهى پروردگار دلالت مىكنند كه بدون قرارگرفتن در يك زمينه معنوى و روحانى قابل فهم و ادراك نيستند.
امّا صحيفه آموزههايى را نيز ارائه مىدهد كه در سطوح مختلفى، از خداشناسى (در گستردهترين مفهوم آن) گرفته تا مسائل اجتماعى، كاربرد دارند. البته بررسى جامع و كامل اين سطوح نيازمند نگارش كتابى است كه بسيار قطورتر از خود صحيفه خواهد بود. اميدوارم كه با انتشار اين ترجمه از صحيفه سجاديه، دانشمندان به مطالعه و بررسى محتواى دعاهاى موجود در صحيفه (و همچنين دعاهايى كه از ساير اركان اسلام آغازين