نگاهى به كتاب نمايه نامه موضوعى صحيفه جامعه سجاديه - صفحه 157

اين واژه‏هاى به ظاهر پراكنده را به هم مرتبط ساخته و ساخت و ساز جامع‏ترى به آن داده است.
* در «معجم»، كلمات مشتق در ذيل واژه‏هاى مصدرى آن، به يك رأس مشترك منتهى شده است.
مثلاً: كلمه المتقون و يا المهاجرين در ذيل كلمه التقوى و الهجره آمده است و كاربر را از مراجعه به جاهاى پراكنده، بى‏نياز ساخته است. ولى در «فرهنگ»، هر كدام از مشتقات در محل الفبايى خود و متفرق از يكديگر آمده و از طريق ارجاع به هم مى‏پيوندد. درنتيجه، كاربر مجبور است براى دريافت منظور خود به چند جاى «فرهنگ» مراجعه كند. بديهى است روش اول براى جلوگيرى از اتلاف وقت و ايجاد تمركز بر كل مضامين يك موضوع، به صواب نزديك‏تر است و مى‏توان مشتقات را با ارجاع به محلّ مصدرى و يا اسمى آن، در ذيل يك ماده اصلى مرتب كرد.
در «فرهنگ» گرچه مشتقات، متفرق است ولى بعضا از تنوع موضعى بيشترى برخوردار است. مثلاً واژه الكافرون و يا المتّقون، گرچه از ماده اصلى خود، فاصله گرفته، ولى در مقايسه با «معجم» داراى تنوع موضوعى بيشترى است.
* سيستم ارجاعات در «فرهنگ» به مراتب كامل‏تر از معجم است، بالاخّص در موضوعاتى كه جنبه تكميلى و مضمون نزديك داشته است. در اين فرهنگ ـ كتاب حاضر ـ تلاش شده، ضمن بهره‏گيرى از محاسن ياد شده، سليقه‏هاى ديگرى ـ كه ذيلاً خواهد آمد ـ مورد استفاده قرار گيرد.

روش تنظيـم

پديد آورندگان، براى تهيه اين فرهنگ، بدون هيچ قالب پيش ساخته‏اى، به اصل متن مراجعه و كلمه متن را بررسى كرده و با مشورت، از واژه‏هاى متنى براى تحليل موضوعى استفاده كرده‏اند. آنگاه پس از گزينش واژه‏ها، با استفاده از كامپيوتر (رايانه)، آن‏ها را به صورت الفبايى مرتب كرده‏اند. اين نكته نيز گفتنى است كه از ابتدا بر اين باور بوده‏ايم كه كار ما تهيه «فرهنگ موضوعى» است نه كشف الالفاظ. لذا واژه‏هايى را

صفحه از 166