خود و هم املكيت خداوند را ـ توأمان ـ در زندگى خود مىبيند، كه اوّلى نفى جبر و دوّمى نفى تفويض است.
اين گونه گرهگشايى از معضل ديرينه جبر و تفويض، امام سجاد عليه السلام را درخور است، كه هم راز آشناى خلقت است و هم بر اوج قلههاى معرفت توحيدى جاى دارد.
در اين گفتار، برآنيم كه برخى از مبانى اخلاق اسلامى را بر اساس صحيفه سجاديه تبيين كنيم. ۱
2 ـ توحيد، مبناى اخلاق
در منطق امام سجاد عليه السلام ، توحيد، يك بحث نظرى خشك و بىنتيجه نيست. بلكه آثار عملى فراوان بر آن مترتّب است، به ويژه در مقوله اخلاق. بخشى از اين آثار را برمىشمريم، تا بتوانيم به محكى براى بررسى ادّعاهاى مدّعيان توحيد، دست يابيم.
2 ـ 1 . معرفت خدا، مبناى انسانيت
معرفت خدا، مبنا و معناى انسانيت است. خداوند، در برابر منّتهاى پياپى كه به مردم داده و نعمتهاى متوالى كه بر آنها ارزانى كرده، شناخت حمد خود را از آنها بازنداشته است، وگرنه بدون سپاسگزارى و شكر، در نعمتهاى او تصرّف مىكردند، و در آن صورت، از حدود انسانيت فرود مىآمدند و در حدّ چارپايان بودند. (دعاى 1)
دقّت به اين نكته، پاسخى است به اين پرسش كه چرا و چگونه كسى با ظاهر انسانيت، به رتبهاى تنزّل مىكند كه به تعبير قرآن، «گمراهتر از چارپايان» مىشود (فرقان،44). سپاسگزارىِ منعم در برابر نعمتى كه به ما داده، نخستين و مهمترين وظيفه مردم است: نخستين، از آن رو كه به بديهه عقل، شكر منعم واجب است. و مهمترين، از آن جهت كه خود، قوىترين عامل بازدارنده در برابر معصيتهاست، چنانكه
1.ـ تبيين برخى از جزئيات منشور اخلاق اسلامى براساس صحيفه، به مقال ديگر نياز دارد، كه اميد است در مجال ديگرى عرضه گردد.