اختصار ـ در يكى از انواع چهارگانه زير دستهبندى شده است:
نوع الف ـ مفرد و مستقيم: اسامى و اوصافى هستند كه مفرد هستند و هم مستقيما در عبارات دعا به چشم مىخورند. مانند اسم «كتاب» و اسم (يا وصف) «نور» كه عينا در عبارت «اللهم انك اعنتنى على ختم كتابك الذى جعلته نورأ» موجود است.
نوع ب ـ مركب و مستقيم: شامل اسامى و اوصاف غير مفرد (مركب) كه مستقيما ـ و بدون كمترين تكلّفى ـ از ظاهر عبارات دعا به دست مىآيند. مانند اسم يا وصفِ «الذى انزله اللّه نورا» ، يعنى «آن (كتابى) كه خداوند به صورت يك حقيقت نورى فرود آورده است». روشن است كه «انزال (يا تنزيل) نورى قرآن از جانب خداوند»، معنايى بيشتر و فراتر از معناى لفظ مفرد «كتاب» يا وصف مفرد «نور» افاده مىكند، حتى اگر مثلاً چنين معنايى تفصيل همان معناى لفظ مفرد «نور» و ـ بنابر اصطلاح ـ در طولِ آن تلقى گردد.
نوع ج ـ اسامى و اوصاف غيرمستقيم يا استخراجى (مركب يا مفرد): اين نوع، تقريبا شبيه قسم دوم است، با اين تفاوت كه قدرى تفسيرىتر از آن است. به اين ترتيب كه براساس تفسير و بيان معنايى كه در خود عبارات آمده، نوعى اسم يا وصف از آن استخراج مىگردد. مانند «مفصّل» يا «مفصّل من اللّه» كه از عبارت: «و جعلَتُه... و كتابا فصّلته لعبادك تفصيلاً» : «و آن را قرار دادى... كتابى كه براى بندگانت تفصيلش دادى»، استخراج و به دست آمده است. و يا وصف «حَسَن العبارة» (نيكو عبارت) كه از مضمونِ عبارت زير استخراج مىگردد: «سَهّلت جواسى السنتنا بحسن عبارته...»: «(خدايا)... تو سختى زبانهاى ما را با نيكويى و خوبى عبارت (پردازى) قرآن آسان و روان فرمودى».
نوع د ـ اسامى و اوصاف مفهومى و استنباطى: كه تا حدودى شبيه به گروه سوم است، اما استخراج اسم يا وصف در آن، قدرى بعيدتر و به تعبيرى پيچيدهتر از دسته سوم است. اما درعين حال در اثر تفكر و تعمّق در معنا و مفهوم عبارات دعا، همراه با برخى قرائن و گاه بدون آن، چنين وصف يا اسمى براى قرآن استنباط مىگردد. مواردى از اين قسم توصيفهاى استنباطى به ويژه در اواخر دعا به چشم مىخورد. مثلاً اين توصيف مركب درباره قرآن: «كتابى كه دورافتادگان از نور (دانش و تربيت) آن ... با گرفتار شدن در چنبر آرزوها و فريبكارى دنيا به هلاكت مىافتند.»، از عبارات زير به دست