طريقى براى معرفت بعدى است. از اين رو، در روايات، از اين تسليم و تصديق و ايمانـ كه يكى از مصاديق روشن عبادت خداوند سبحان استـ به معرفت تعبير شده است. شاهد اين امر در روايات وجود دارد.
در كتاب فقه الرّضا آمده است:
أَرْوِي أَنَّ الْمَعْرِفَةَ التَّصْدِيقُ وَ التَّسْلِيمُ وَ الإخْلاًصُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلانِيَة. وَ أَرْوِي أَنَّ حَقَّ الْمَعْرِفَةِ أَنْ يُطِيعَ وَ لا يعْصِيَ وَ يَشْكُرَ وَ لا يَكْفُرَ. ۱
روايت مىكنم كه معرفت، تصديق و تسليم و اخلاص در نهان و آشكار است. و روايت مىكنم كه حق معرفت آن است كه اطاعت كند، نه نافرمانى و شكر گزارد، نه كفران.
در اينجا تصريح شده است كه معرفت همان تصديق و تسليم و اخلاص است. با اين روايت روشن مىشود كه معرفت به معناى ديگرى غير از فعل اللّه بودن، در روايات اهل بيت عليهم السلام بهكار رفته است.
همچنين در تفسير آيه «وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»۲ وارد شده است كه فرمود:
«الشُّكْرُ الْمَعْرِفَة.»
و در آيه «وَ لا يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ»۳ وارد شده است:
«الْكُفْرُ هَاهُنَا: الْخِلافُ، وَ الشُّكْرُ: الْوَلايَةُ وَ الْمَعْرِفَةُ.»۴
در اين حديث، شكرـ كه فعل بندگان استـ به معرفت تفسير شده است. اضافه بر اينها به نظر مىرسد روايتى كه در عمل و معرفت از امام صادق عليه السلام نقل شده است، در حلّ اين مطلب راهگشا باشد. حضرتش مىفرمايد:
«لا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلاً إِلا بِمَعْرِفَةٍ وَ لا مَعْرِفَةَ إِلّا بِعَمَلٍ. فَمَنْ عَرَفَ، دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ. وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ، فَلا مَعْرِفَةَ لَهُ. أَلا إِنَّ الإيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.»۵
1.فقه الرّضا / ۶۵؛ بحارالأنوار ۳ / ۱۴.
2.بقره / ۱۸۵.
3.زمر / ۷.
4.المحاسن ۱ / ۲۴۶.
5.كافى ۱ / ۴۴؛ المحاسن ۱ / ۳۱۵؛ تحف العقول / ۲۹۴.