معرفت و هدايت، فعل خداست ديدگاه‌هاى دانشمندان شيعه - صفحه 30

غير حاصل مى‌شود، در حقيقت به يقينِ برهانى باز مى‌گردد؛ زيرا در اين صورت نزد مکلّف صغرى و کبرى شکل گرفته است، به اين صورت که: اين مطلب را جماعتى خبر مى‌دهند يا عقيده به آن دارند؛ و هر چيزى که جماعتى از آن خبر دهند، حق است و نتيجه آن است که اين مطلب حق است. پس به واسطه‌ى اِخبار آنان درباره امر مورد نظر، يقين حاصل مى‌شود.

21. آية اللّه‌ سيّد رضا صدر

مرحوم صدر، ابتدا از مرحوم صاحب فصول نقل مى‌کند که در مورد تقليد در اصول دين، سه نظر وجود دارد: اوّل تحريم تقليد و وجوب نظر. دوم: جواز تقليد. سوم: وجوب تقليد و تحريم نظر.
بعد مى‌فرمايد:
الأقوى هو القول الثاني.
آن‌گاه سه دليل براى آن ذکر مى‌کند:
دليل اوّل آن‌که پيامبر اسلام با اقرار به شهادتين، حکم به اسلام مى‌کرد و مسلمانان را مکلّف به استدلال و نظر در ادلّه نمى‌ساخت. اين شاهد خوبى است که نظر در ادلّه‌ى مثبت اصول دين به هيچ کس وجوب ندارد؛ چرا که در صورت وجوب، بايد پيامبر تمام کسانى را که اسلام مى‌آورند، امر به آن مى‌کرد. دليل دوم آيه‌ى شريفه است:
قالَتِ الأَعْرابُ آمَنّا قُلْ لَمْ تُـؤْمِنُوا وَلـکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمّا يَدْخُلِ الإِيمانُ فِي قُلُوبِکُمْ.۱
دلالت آيه به اين صورت است که خداوند متعال، آنان را به اقرار بر اسلام امر کرده است، در حالى که ايمان را از دل‌هاى آن‌ها نفى نموده است. آيه، اطلاق امر اسلام بدون نظر را هم شامل مى‌شود و اين امر اندک هم نيست. دليل سوم: سيره‌ى همه‌ى مسلمانان بر اين قرار گرفته است که تا وقتى که در خطر گمراهى قرار نگرفته باشند يا در معرض مناظره با ديگرى قرار نگيرند، فحص و نظر نمى‌کنند و سيره‌ى بيشتر فقها نيز بر اين امر، استوار است. پس از اين ادلّه ايشان مى‌نويسد:

1.حجرات (۴۹) / ۱۴.

صفحه از 34