همه انسانها را بر توحيد مفطور كرده است.
همچنين:
هِيَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِينَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ عَلَى التَّوْحِيد.۱فطرت همان اسلام است. آنگاه كه از آنان پيمان گرفت، بر توحيد مفطورشان كرد.۲
2ـ 1ـ 5) در برخى روايات تصريح شده است كه فطرت انسانها بر معرفت صورت گرفته است. امام باقر عليه السلام در معناى آيهى مورد بحث، خطاب به زراره مىفرمايد:
فَطَرَهُمْ عَلَى التَّوْحِيدِ عِنْدَ الْمِيثَاقِ عَلَى مَعْرِفَتِهِ أَنَّهُ رَبُّهُمْ. قُلْتُ: وَ خَاطَبُوهُ؟ قَالَ: فَطَأْطَأَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ: لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْيَعْلَمُوا مَنْ رَبُّهُمْ وَ لَا مَنْ رَازِقُهُمْ.۳خداوند آنان را هنگامى كه بر معرفت ربوبيّت خويش ميثاق مىگرفت، بر توحيد مفطورشان كرد.
زراره پرسيد: آيا با آنها مخاطبه كرد؟ حضرت سر مبارك خويش را به زير انداخت و آنگاه فرمود: اگر اين كار را نمىكرد، آنان پروردگار و روزىدهندهى خويش را نمىشناختند.
پس آيهى شريفهـ با توجّه به رواياتى كه در تفسير آن نقل گرديدـ به اين معناست كه خداوند سبحان همه انسانها را به هنگام خلقتشان، بر معرفت خويش مفطور كرده است؛ زيرا معناى لغوى فطرت، ابتدا و شروع كردن امر است. بدينرو، فطرت معرفت توحيد و اسلام و معرفت خداى سبحان، از همان هنگام خلقت انسانى آغاز گشته و با حقيقت وجودى انسان آميخته شده است و انسان، هيچگاه از آن بر كنار نبوده است.
1.همان / ۳۲۹، ح ۳.
2.دربارهى ميثاق در گفتارى ديگر، بحث خواهد شد.
3.همان / ۳۳۰.