أَفَغَيْرَ دِينِ اللّهِ يَبْغُونَ؟ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمـواتِ وَالأَرضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ. قُلْ آمَنّا بِاللّهِ وَما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِـيمَ وَ إِسْمـعِـيلَ وَ إِسْحـقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْباطِ وَما أُوتِيَ مُوسى وَعِـيسى وَالنَّبِـيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ. وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلامِ دِينَاً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِينَ.۱
آيا غير خدا را مىجويند؟ در حالى كه همهى آنچه در آسمانها و زمين است، با رغبت و بىرغبت، تسليم خدايند و به سوى او باز مىگردند. بگو: ايمان آورديم به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و أسباط نازل شده است و آنچه از سوى خدا به موسى و عيسى و پيامبران داده شده است، ميان هيچكدام از آنها فرقى نمىنهيم و ما تسليم اوييم. و هر كس كه غير از اسلام دينى را بجويد، از او پذيرفته نمىشود و او در آخرت به راستى، از زيانكاران است.
ما كانَ إِبْراهِـيمُ يَهُودِيّاً وَلا نَصْرانِـيّاً وَلـكِنْ كانَ حَنِـيفاً مُسْلِماً.۲
ابراهيم يهودى و نصرانى نبود؛ ولى راست و مسلمان بود.
2ـ 1ـ 4) دين فطرى همان دين اسلام است كه دين همهى پيامبران الاهى است و در مورد آن هيچ اختلافى در ميان هيچ آيينى از آيينهاى الاهى وجود ندارد. آن دين، چيزى جز بندگى و تسليم و اطاعت از خداى واحد حقيقى نيست. به همين جهت، فطرت در بسيارى از روايات، به اسلام و توحيد معنا شده است. روشن است كه مراد از توحيد و اسلام به معناى اقرار به توحيد و تسليمشدن خارجى و عينى اشخاص نمىباشد؛ بلكه منظور معرفت توحيد و اسلام مىباشد. زيرا معلوم است كه انسان وقتى به معرفت توحيد و اسلام برسد، مىفهمد.
امام صادق عليه السلام در بارهى آيهى «فِطْرَةَ اللّهِ الَّتِيفَطَرَ النّاسَ عَلَيْها» فرمود:
فَطَرَهُمْ جَمِيعاً عَلَى التَّوْحِيدِ.۳
1.همان / ۸۳ـ ۸۵.
2.همان / ۶۷.
3.توحيد صدوق / ۳۲۸ و ۳۳۰.