بگيريد كه خداوند عزّوجلّ فرموده است: و درمانى است براى آنچه در سينههاست.» (25: ج 2، ص600)
علّت بيان حديث مذكور چنين است: قال الصادق عليه السلام : «شكى رجل إلى النبيّ صلى الله عليه و آله وجعا في صدره؛ فقال صلى الله عليه و آله : استشف بالقرآن فإنّ اللّه عزّوجلّ يقول: و شفاء لما في الصدور.» (همان)
1ـ8ـ6) شناخت احاديث تقيّهاى
با آگاهى از مورد صدور حديث، مىتوان احاديث تقيّهاى را شناسايى كرد. همچنين مىتوان فهميد كه ائمّه عليهم السلام در چه مواردى تقيّه مىكردند؛ مثلاً در محافل عمومى، پاسخ نامهها و... . حال به مثالى توجّه فرماييد كه احتمال دارد در آن تقيّه صورت گرفته باشد: قال بشيربن يسار: «سالته [ الإمام الصادق عليه السلام ] عن الصلاة في الخزّ يُغَشُّ بِوَبَرِ الأرانب؛ فكتب: يجوز ذلك.» (17: ج 1، ص 387)
شيخ طوسى مىگويد: «جايز است كه نوعى تقيّه در آن باشد (همان)؛ زيرا به اتّفاق تمام فقهاى شيعه، نماز خواندن در لباسِ بافته شده از كرك خرگوش جايز نيست.» (19: ج 1، ص 177)
ممكن است كه تقيّه كردن امام عليه السلام به دليل مكاتبه بين سائل و ايشان بوده است.
1ـ8ـ 7) رفع تعارض
مضمون بعضى از احاديث با يكديگر سازگارى ندارند و متعارضاند. از آنجا كه معصومين عليهم السلام هيچگاه در يك موضوع سخنان متعارضى بيان نكردهاند، مىتوان دريافت كه بين بعضى از احاديث اگر ناسازگارى وجود دارد، به خاطر وجود عواملى مانند شرايط تقيّه، نقل به معنى و...بوده است. براى پىبردن به اختلاف بين بعضى از احاديث، بايد شرايط صدور آنها را بررسى كرد.
در حديثى نقل شده است كه خوردن گوشت الاغ، حرام نيست. متن حديث،