آگاهى از مورد صدور آن معلوم مىگردد كه مراد، خريدن هر قطعه از شهر مدينه است.
قال الصادق عليه السلام «لمّا دخل رسول اللّه صلى الله عليه و آله المدينة خطّ دَوْرها برجله، ثمّ قال: اللّهمّ من باع رقعةً من أرض فلاتبارك فيه.» (همان)
1ـ8ـ4) تبيين مجمل
مجمل لفظى است كه به صورت ظاهر، دلالت بر مقصود ندارد و معناى آن واضح نيست. مبيّن لفظى است كه دلالت آن واضح و آشكار باشد. (26: ج 1، ص 317)
گاهى حديثى به صورت اجمال گفته شده است و معناى آن كاملاً روشن نيست؛ امّا با آگاهى از مورد صدور آن، معناى آن كاملاً روشن مىشود.
مثال: «لو خشع قلبه لخشعت جوارحه: اگر قلب او خاشع بود، اعضاى بدنش نيز خشوع داشتند.» (4: ص 36) اين حديث به طور اجمال، به خشوع اشاره مىكند كه با توجّه به مورد صدور حديث، معنى آن واضحتر مىگردد.
قال عليّ عليه السلام : «إنّ رسول اللّه أبصر رجلاً يعبث بلحيته في صلاته، فقال: إنّه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه.» (همان)
يكى از كارهايى كه خشوع اعضاء را از بين مىبرد، بازى با ريش است كه اين مطلب در مورد صدور حديث ذكر شده است. پس معنى اجمالى خشوع اعضاء به اين طريق رفع مىگردد.
1ـ8ـ5) بيان علّت حكم
گاهى اوقات از معصوم عليه السلام حديثى صادر مىشود كه حاوى حكم يا دستورالعملى است. براى پى بردن به علّت صدور آن حكم، بايد به مورد صدور حديث مراجعه كرد.
مثال: «استشف بالقرآن فإنّ اللّه عزّوجلّ يقول: و شفاء لما في الصدور: از قرآن شفا