آنچه بيان شد، گوشههايى از توضيح معارف سوره توحيد است كه قطرهاى از درياى علوم و حقايق آن است.
12. انواع علوم قرآن [2] : اخلاق
دانشمندان بشر، حتّى دانشمندان مادّى و طبيعى اعتراف دارند كه بشر، ناقص است و بايد به كمال برسد. از اين رو، راههايى براى تهذيب نفوس ساختهاند تا خود را از قفس بدن بيرون كشند و به عالم ديگر ببرند و كامل كنند. شاهراه آنها فشار آوردن روى نَفس است كه چهار شعبه اصلى دارد: صَمْت (سكوت)، جوع (گرسنگى)، سَهْر (بيدار خوابى و كمخوابى)، عزلت (كنارهجويى از خلق). اين چهار شرط عامّ رياضتهاى بشرى است. بعد از آن، ذكرها، فكرها، تفكّر در فكر و مانند آن دارند كه بيان تفصيلى آن در جاى خودش بايد بيايد. من در اوايل اَمر و عُمر، قدرى در اين رشتهها وارد شدهام. لذا آنچه مىگويم، فقط از روى كتاب نيست؛ بلكه از مشاهدات و تجربههاى خودم نيز مىگويم.
البتّه امروزه سلسلهها، از رياضت به رياست رسيدهاند و بعضى از اين مطالب را از ياد بردهاند؛ ولى روى سخن من با آنان است كه واقعا رياضت مىكشند. بر اين رياضتها، نقدهايى شده است كه اشاره مىكنم:
اوّل: اين رياضتها انسان را از حال اعتدال جسمى و روحى بيرون مىبرد. گرسنگى به سلامت بدن و عزلت به سلامت روح، لطمه مىزند. انزوا سبب تنگىِ حوصله و تُند خلقى مىشود. بيدار خوابى سلسله اعصاب را به هم مىزند و بيمارى و اِضرار به نفس را در پى دارد. نتيجه اختلال در بدن و روح، اين است كه آدمى از عبادت سالم و معتدل، محروم مىشود؛ در حالى كه متون دينى، در عبادت صحيح، ميانهروى را توصيه مىكنند. (نك: 16: ج 2، ص 86: باب الاقتصاد في العبادة)
دوم: به فرض كه كسى نسبت به اين جهات، مراقبت شد تا خروج از اعتدال پيش نيايد، مشكل اصلى اين است كه انسان با تجريد نفس، به قدرتى مىرسد كه