امام، اسوه امّت - صفحه 103

ص 262، ح 17)
مرحوم مجلسى (ره) ذيل اين حديث گويد:
اسوه به معناى قدوه و پيشواست؛ نيز به معناى آنچه محزون به وسيله آن آرام مى‏گيرد. عبارت «أسوة أنت قدما» يعنى تو از قديم الگوى خلق بوده‏اى تا به تو اقتدا كنند يا اينكه به ذكر مصيبت تو هر محزونى آرام گيرد.(همان: ج 44،ص262)
محمّدبن مسلم مى‏گويد:
به حضور ابوجعفر امام باقر عليه ‏السلام رسيدم در حالى كه گريان بودم. به ايشان سلام كردم و دست و سرشان را بوسيدم. ايشان به من فرمود: چه باعث گريه تو شده است؟ عرض كردم: جانم به فدايت بر غربت خود... مى‏گريم. آن‏گاه امام عليه ‏السلام به من فرمود: «... و امّا آنچه از غربت گفتى، فلك بأبيعبداللّه‏ أسوة: امام حسين عليه ‏السلام براى تو اسوه است كه او در سرزمينى دور از ما در فرات قرار دارد... (4: ص 462ـ463، ح 7؛ 41: ج 64، 244، ح 84)
مرحوم مجلسى (ره) ذيل اين حديث در معناى عبارت «فلك بأبيعبداللّه‏ أسوة» گويد:
يعنى خودت را در غربت، شبيه حسين عليه ‏السلام بدان و در حال او تفكّر كن تا غربت بر تو آسان گردد و اين حزن از تو برطرف شود. (همان: ص 64 / 245)
در تاريخ طبرى از ابومخنف و او از عقبه‏بن ابى‏العيزار نقل مى‏كند كه: حسين عليه ‏السلام براى ياران خود و سپاهيان حرّ، خطبه ايراد فرمود. خدا را ستود و بر او ثنا گفت. سپس فرمود:
... اگر بر پيمانى كه با من بسته‏ايد، باقى و پايدار باشيد، به سعادت و ارزش انسانى خود دست خواهيد يافت؛ زيرا من حسين پسر على و فرزند فاطمه دختر رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمهستم كه وجود من با شما مسلمانان در هم آميخته و فرزندان و خانواده شما در حكم فرزندان و خانواده من هستند (ميان من و مسلمانان جدايى نيست). فلكم فيَّ أسوة: چرا كه در من براى شما الگو و اسوه است (بايد مرا الگوى خود قرار دهيد و از من تبعيّت كنيد)...» (30: ج 4، ص 304)
برخى روايات نيز به اسوه‏بودن امام عليه ‏السلام در اعمال عبادى و مستحبّات تصريح دارند. (32: ج 5، ص 89، ح 102؛ 15: ج 9، ص 32، ح 6 و ج 1، ص 400، ح 4)

صفحه از 109