است. همچنين امام على عليه السلام نيز درباره آل رسول صلى الله عليه و آله وسلمفرمودند:
و السّلام على رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله الطيّبين الطاهرين. (2: نامه 53)
لذا اسوه حسنه بودن براى ائمّه عليهم السلام نيز اثبات مىشود. از سوى ديگر، از آنجا كه بيشترين تأسّى به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمدر اهل بيت ايشان ظهور دارد، اين بزرگواران پاك و پاكيزهترين افراد بعد از پيامبرند صلواتاللّهعليهوعليهماجمعين.
همچنين در نظر شيعه، امام عليه السلام تمام ويژگيهاى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمراـ به جز نبوّت كه در دريافت و ابلاغ وحى تجلّى مىيابدـ داراست؛ بدينرو، امامان عليهم السلام پس از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبهترين الگو براى هدايتطلبان به شمار مىروند.
7ـ 3) اين سخن كه غايت تربيت، اتّصاف به اسماى حسناى الاهى و صفات ربوبى است، درك نمىشود مگر آنكه تحقّق آن در نمونهاى عينى مشاهده گردد. رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلممؤدّب كامل به تأديب الاهى و مؤيّد و مسدّد به روحالقدس بود تا دچار لغزش و خطا نشود. لذا به افتخار «و إنّكَ لعلى خلق عظيم» (قلم (68)/ 4) نايل آمد و سپس امر دين و امّت به او واگذار شد تا بندگان خدا را سياست و رهبرى كند. (41: ج 17، ص 4، ح 3) اميرالمؤمنين عليه السلام به منزله جان رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمبوده است(آلعمران (3) / 61)؛ لذا هرچه را رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمالقا مىفرمود، بىكم و كاست دريافت مىكرد و در حقيقت او نيز تحت تعليم الاهى بود؛ بنابراين او نيز داراى «خلق عظيم» است و به مقتضاى نور واحد بودن ائمّه اطهار عليهم السلام همه آنها از ودايع رسالت برخوردارند:
فما فوّض اللّه إلى رسوله صلى الله عليه و آله وسلمفقد فوّضه إلينا. (33: ج 1، ص 268، ح 9)
آنچه را خدا به رسولش صلى الله عليه و آله وسلمعطا و تفويض فرمود، به ما نيز داده است.
پس ائمّه عليهم السلام نيز به منزله جان رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمهستند و معلّم و مؤدّب به تأديب الاهى و مؤيّد و مسدّد به فرشتگان و صاحب مقام «خلق عظيم» بودهاند. (12: ج 1، ص 252) بنابراين چون ائمّه عليهم السلام متخلّق به اخلاق الاهى و مؤدّب به آداب الاهى و تجسّم و عينيّت تربيت الاهى هستند، براى پيروى و اسوهبودن در تربيت الاهى، سزاوارتريناند:
... أفمن يهدي إلى الحقّ أحقّ أن يتّبع أمّن لايهديّ إلّا أن يُهدى فما لكم كيف