معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 35

علمى دراين باره،مكلّف نكرده‏است. ... مى‏گويم: ادّعاى فطرى بودن صانع نسبت به چارپايان و ديگر حيوانات هم امرى ممكن است تا چه رسد به افراد انسان.
پس از نظر ايشان هم نه تنها انسان، بلكه همه حيوانات مفطور به معرفت خداوند سبحانه هستند و آنان در گرفتاريها و سختيها به خدا پناه مى‏برند و او را مى‏خوانند. روشن است كه چنين معرفتى محصول تعقّل و تفكّر در موجودات و اثبات وجود خداوند سبحانه از طريق حدوث و تغيير در عوالم مخلوقات نيست؛ بلكه اين معرفت، چنان‏كه گفتيم، همان رؤيت و معرفت حقيقى است كه به تعريف خداوند سبحانه نفس خويش را به همه موجودات، صورت گرفته و با خلقت آنها آميخته شده است. در اين معرفت، سخن از مفهوم مسهّل و مسبّب نيست؛ بلكه سخن از خداى حىّ و قادر و عالم است كه به همه خلايق تسلّط كامل دارد و هيچ حركتى در هيچ موجودى صورت نمى‏گيرد، مگر به اذن و مشيّت او. نيز معلوم است كه اين معرفت به استدلالهاى كلامى و فلسفى شدّت پيدا نمى‏كند؛ بلكه فضاى استدلال و برهان منطقى با اين معرفت، متفاوت است و در آن فضا، به طور معمول، انسان از اين معرفت به دور است.

4ـ 11) آيت اللّه‏ خويى (م 1413)

ايشان درباره فطرت اسلام و فطرت توحيد مى‏فرمايد:
المراد بالفطرة في الآيات [فطرة اللّه‏ التي فطر الناس عليها] و الأخبار [مثل كلّ مولود يولد على الفطرة] فطرة التوحيد لافطرة الإسلام. فإنّ كلّ واحد لو التفت إلى خلقته، عرف أنّ له خالقاً غيره؛ إذ لو لم‏يكن له خالق فإمّا أن يكون هو الخالق لنفسه أو يكون مخلوقاً من غير خالق و كلاهما مستحيل ... ففطرة التوحيد ثابتة في جميع البشر غير أنّها تحتاج إلى أدنى إشارة و تنبيه و إليه الإشارة في قوله تعالى: «ألست بربّكم قالوا بلى» . (6: ج 8، ص 91ـ 92)
منظور از فطرت در آيات [مانند: فطرت خدا كه مردم را به آن مفطور كرده است ]و روايات [مانند: هر مولودى بر فطرت به دنيا مى‏آيد ] فطرت توحيد است نه

صفحه از 42