پژوهشى پيرامون آيه‏ ى تبليغ - صفحه 131

اين‏وجوه را نياورده است؛ ليكن كتاب مستقلّى در ولايت نگاشته و حديث ولايت من كنتُ مولاه فهذا عليّ مولاه را از هفتاد و چند طريق آورده است و در اين كتاب، درباره‏ى شأن نزول آيه‏ى تبليغ درباره‏ى على‏بن ابى‏طالب عليه ‏السلام با اسناد خود از زيدبن ارقم، سخن گفته است.
بارى بزرگ‏ترين دستاويز فخر رازى و تابعان او اين است كه آيه‏ى تبليغ در سوره‏ى مائده بين آيات راجع به اهل كتاب است، پس بايد درباره‏ى حكم نازل درباره‏ى اهل كتاب بوده باشد. ۱
در حالى‏كه براى هر كس كه مختصر بصيرت و آشنايى نسبت به قرآن داشته باشد، كاملاً آشكار است كه وجود اين آيه در ميان آيات مربوط به اهل كتاب، براى هشدار به امّت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلماست تا مثل اهل كتاب نباشند كه به مفاد دستورهاى كتاب آسمانى خود عمل نكردند و گمراه شدند. اتّفافا با عنايت به ارتباط معنايى و پيوستگى آيات، نكته‏ى جالب آيه‏ى تبليغ اين است كه در ميان دو آيه‏ى مربوط به اقامه‏ى كتاب آسمانى قرار گرفته است. زيرا اگر امّت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمنيز مثل اهل كتاب به دستورهاى قرآن مثل همين آيه‏ى تبليغ در خصوص اطاعت از پيامبر در مورد ولايت على عليه ‏السلام عمل نكنند و فرمان‏هاى قرآن را اقامه نكنند، مثل اهل كتاب در سرگردانى و حيرت ضلالت به سر مى‏برند و مهر ذلّت و مسكنت بر پيشانى‏شان حك خواهد شد. البتّه وجود آيه‏ى تبليغ در ميان آيات مربوط به اقامه‏ى كتاب آسمانى، اشاره‏اى است بر اين مطلب كه ميان رهبر معصوم و اقامه‏ى كتاب آسمانى پيوند محكمى برقرار است. آرى امام است كه مى‏تواند كتاب آسمانى را به پا دارد و اين كتاب آسمانى است كه مى‏تواند امام واقعى را معرّفى كند.
نكته مهم ديگر «ما أنزل إليك» اين است كه به هيچ تقدير و فرضى نمى‏توان «ما أنزل إليك» را عبارت از اصل دين و يا مجموع آن گرفت. ناگزير بايد آن را به معناى بعضى از دين و حكمى از احكام آن دانست و آيه را بدين‏صورت معنا كرد:

1.تفسير مواهب عليه ۱ / ۳۳۵؛ تفسير كشف‏الحقائق ۱ / ۴۹۸.

صفحه از 140