تبیین فرسودگی قوای عقلی در شماری از سالمندان

تبیین فرسودگی قوای عقلی در شماری از سالمندان

طبق حدیثی از امام صادق(ع) افزایش قواى عقلى در انسان تا شصت سالگى امکان پذیر است و از این هنگام، فرسودگى عقل آغاز مى گردد.

مطابق حدیثی که در کتاب الاختصاص از امام صادق(ع) نقل شده، افزایش قواى عقلى در انسان تا شصت سالگى امکان پذیر است و از این هنگام، فرسودگى عقل آغاز مى گردد. متن حدیث چنین است:

یَزیدُ عَقلُ الرَّجُلِ بَعدَ الأَربَعینَ إلى خَمسینَ وَ سِتّینَ، ثُمَّ یَنقُصُ عَقلُهُ بَعدَ ذلِكَ.[۱]

خِرد آدمى، پس از چهل سالگى تا پنجاه و شصت سالگى افزایش مى یابد و پس از آن، رو به كاستى مى نهد.

قرآن کریم نیز فرسودگى عقل را بدون مشخّص کردن دقیق آغاز آن، تأیید و تصریح مى کند:

(وَ ٱللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنكُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ ٱلْعُمُرِ لِكَىْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْٔا إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ.[۲]

و خدا شما را آفرید. سپس [جان] شما را می گیرد و برخی از شما تا خوارترین [دوره] سال های عمر باز گردانده می شوند تا پس از [آن همه] دانستن، چیزی ندانند. قطعاً خدا دانای تواناست).

در آیه دیگر آمده است:

(وَ مَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِى ٱلْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ.[۳]

و هر که را سالمند گردانیم، او را در خلقت، باژگونش می کنیم. آیا نمی اندیشند؟).

انسان، در دوران طفولیت از نظر جسمى و عقلى به تدریج رشد مى کند تا به بالاترین درجه قواى جسمانى و عقلانى دست یابد که قرآن از آن به (بَلَغَ أَشُدَّهُ؛[۴]به رشد کامل خود برسد) تعبیر کرده است؛ امّا در ایّام سالمندى، این جریان معکوس مى شود؛ یعنى به تدریج از قواى بدنى و عقلى کاسته مى گردد، به گونه اى که گاه، دانسته هاى خود را فراموش مى کند.

نکته شایان دقّت، این است که اهل بیت(ع) در دعاهاى خود، بارها از خداوند منّان، طولانی بودن عمر خود را مسئلت کرده اند.[۵]از سوى دیگر، بر پایه حدیثی از پیامبر(ع) یکى از دعاهایى که ایشان پس از هر نماز مى خوانده، این دعاست:

اللَّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ  مِنَ  الجُبنِ ، وَ أعوذُ بِکَ أن اُرَدَّ إلى  أرذَلِ العُمُرِ، وَ أعوذُ بِکَ مِن فِتنَةِ الدُّنیا، وَ أعوذُ بِکَ مِن عَذابِ القَبرِ.[۶]

خدایا! از ترس، به تو پناه مى برم. از این كه به خوار ترین سال های عمر باز گردانده شوم، به تو پناه مى برم. از فتنه دنیا به تو پناه مى برم و از عذاب قبر به تو پناه مى برم.

خطرِ «أرذل العمر (خوار ترین سال هاى عمر)» که پیامبر(ع) از دچار شدن به آن به خداوند سبحان پناه برده، بیمارى فراموشى است که امروزه به آن آلزایمر گفته مى شود. قرآن کریم نیز این خطر را چنین تبیین کرده است:

(وَ مِنكُم مَّن یُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ ٱلْعُمُرِ لِكَىْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْٔا.[۷]

و برخى از شما به خوار ترین سال های عمر باز گردانده مى شود تا پس از [آن همه] دانستن، چیزى ندانند [و همه چیز را فراموش کنند]).

بنا بر این، ممکن است کسى عمرى طولانى داشته باشد و به این بیمارى مبتلا نشود. عکس این مطلب نیز صادق است.[۸]از این رو، هر چند پژوهش هاى میدانى و احادیثی که ذکر شد، دلالت دارند که غالباً انسان در سنین بالا به بیمارى فراموشى مبتلا مى شود، امّا باید توجّه داشت که درازیِ عمر، همیشه با این بیمارى ملازم نیست و همان طور که اشاره شد، یکى از راه هاى پیشگیرى از آن، دعاست.

راه دیگرى که در برخى از احادیث پیامبر(ع) آمده، حفظ قرآن است:

مَن جَمَعَ  القُرآنَ  مَتَّعَهُ  اللَّهُ  بِعَقلِهِ حَتّى  یَموتَ.[۹]

كسى كه قرآن را حفظ كند، خداوند، او را تا زمانى كه بمیرد، از خِردش برخوردار مى دارد.

افزون بر این، ره نمودهاى فراوانى در احادیث اهل بیت(ع) براى تقویت عقل و پیشگیرى از آسیب دیدن آن ارائه شده[۱۰]که مؤیّد این نظر است.

جوان شدن عقل در شماری از سالمندان

بر پایه دو حدیثِ یاد شده، شمارى از سالمندان، نه تنها به فرسودگى عقل دچار نمى شوند، بلکه سالمندى، موجب استوارى نیروى عقل و استحکام آرا و نظریّه هاى آنان مى گردد. امام باقر(ع) مى فرماید:

إنَ  الرَّجُلَ  إذا كَبِرَ ذَهَبَ شَرُّ شَطرَیهِ وَ بَقِیَ خَیرُهُما؛ ثَبَتَ عَقلُهُ وَ استَحكَمَ رَأیُهُ وَ قَلَّ جَهلُهُ.[۱۱]

مرد، چون بزرگ شود، نیمه بد خصلت هایش از میان مى رود و نیمه خوب آنها باقى مى ماند. خِردش پا بر جا مى شود، رأى و نظرش استوار مى گردد و نادانى اش اندک مى شود.

همچنین در حدیثی از امام على(ع) نقل شده که فرمود:

إذا شابَ  العاقِلُ  شَبَّ عَقلُهُ، إذا شابَ الجاهِلُ شَبَّ جَهلُهُ.[۱۲]

خردمند چون پیر شود، خِردش جوان مى گردد و نادان چون پیر گردد، نادانى اش جوان مى شود.

جوان تر شدن عقل در شمارى از سالمندان باتجربه، زمینه ساز بهره مندى جامعه از آراى استوار آنها در رشته هاى تخصّصى آنهاست، چنان  که در حدیثى از امام على(ع) آمده است:

رَأىُ الشَّیخِ  أحَبُّ  إلَىَّ مِن جَلَدِ الغُلامِ.[۱۳]

در نزد من، نظر پیر، از تیزى جوان، محبوب تر است.

و در حدیثی دیگر مى فرماید:

رَأىُ الشَّیخِ أحَبُّ إلَىَّ مِن حیلَةِ الشَّابِ.[۱۴]

در نزد من، نظر پیر، از چاره جویى جوان، پسندیده تر است.

امّا چنان که اشاره شد، نیروى عقل در همه سالمندان، جوان نمى شود؛ بلکه این امر به سالمندانى اختصاص دارد که عوامل تقویت عقل را در جوانى فراهم کرده اند. سالمندانى که عمرى را در جهالت و بطالت گذرانده اند، سالمندى، نه تنها قدرت اندیشه آنان را تقویت نمى کند، بلکه همان طور که در حکمت علوى ملاحظه شد، بماند، چون پیر شود، بی خردى در او جوان مى گردد.

۱. معناى «عقل»

واژه «عقل» در احادیث اهل بیت(ع) گاه در ادراک کننده ها و گاه در ادارک شونده ها به کار رفته است:

عقل، در کاربرد اوّل، سه معنا دارد: ۱. نیرویى که معیار تکلیف الهى است (در برابر جنون)، ۲. نیرویى که مبدأ تعقّل و اندیشه مى شود، ۳. نیرویى که انسان را به انتخاب ارزش هاى اخلاقى دعوت مى کند وعقل عملی نامیده می شود.

نیز در کاربرد دوم، دو معنا دارد: ۱. شناخت هاى عقلى که حجّت الهى و معیار سنجش ارزش انسان و کارهاى اویند، ۲. عمل کردن به مقتضای قوّه عاقله و انجام کارهاى خردمندانه.[۱۵]

اکنون با در نظر گرفتن کاربردهاى عقل در احادیث و تأمّل در احادیثی که در چهار بند گذشته ارائه شدند، مى توان به این نتیجه دست یافت که معناى «عقل» در همه آنها یکسان نیست؛ بلکه مراد از «عقل» در بند اوّل و چهارم، عقل عملى یعنى معناى سوم از کاربرد اوّل است که بِدانها اشاره شد.

همچنین مقصود از «عقل» در بندهای دوم و سوم، معناى اوّل و دوم از کاربرد اوّل این واژه است.

۲. ضرورت پژوهش هاى میدانى

با عنایت به اهمّیت موضوع، با در نظر گرفتن این که صدور احادیثِ یاد شده قطعى نیست، از پژوهش هاى میدانى مى توان به عنوان قرینه اى برای وثوق به صدور آنها از معصوم و حلّ اختلافاتى که میان برخى از آنهاست، بهره گرفت. در هر حال، پژوهش هاى میدانى در این باره مهم و ضرورى اند.

۳. سایر عوامل مؤثّر در کاهش و رشد عقل

مقاطع مختلف زندگى، تنها بخشى از عوامل افزایش و یا کاهش رشد عقلى هستند؛ ولى در احادیث اهل بیت(ع) عوامل متعدّدى براى تقویت عقل و نیز آسیب هاى فراوانى براى آن بیان شده اند که در این جا مجال طرح آنها نیست.[۱۶]

[۱]. الاختصاص: ص ۲۴۴، بحار الأنوار: ج ۱ ص ۱۳۱ ح ۲۷.

[۲]. نحل: آیه ۷۰.

[۳]. یس: آیه ۶۸.

[۴]. ر.ک: احقاف: آیه ۱۵ و یوسف: آیه ۲۲ و قصص: آیه ۱۴ و انعام: آیه ۱۵۲.

[۵]. ر.ک: ص ۳۹ (فصل یکم: نعمت عمر طولانی).

[۶]. صحیح البخاری: ج ۳ ص ۱۰۳۸ ح ۲۶۶۷، كنز العمّال: ج ۲ ص ۲۰۰ ح ۳۷۴۸.

[۷]. حج: آیه ۵. نیز، ر.ک: نحل: آیه ۷۰.

[۸]. مواردى از ابتلا به این بیمارى در سنّ پایین و حتّى سى سالگى دیده شده است (ر.ک: آلزایمر چیست؟ بخش داخلى اعصاب بیمارستان امام خمینى دانشکده پزشکى).

[۹]. العلل المتناهیة: ج ۱ ص ۱۰۷ ح ۱۵۵، كنز العمّال: ج ۱ ص ۵۱۸ ح ۲۳۱۸.

[۱۰]. ر.ک: دانش نامه عقاید اسلامى: ج ۱ فصل چهارم و ششم.

[۱۱]. كتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۳ ص ۴۶۸ ح ۴۶۲۱، بحار الأنوار: ج ۱۰۳ ص ۲۲۸ ح ۲۴.

[۱۲]. غرر الحكم: ح ۴۱۶۹ و ۴۱۷۰، عیون الحكم و المواعظ: ص ۱۳۱ ح ۲۹۵۵.

[۱۳]. نهج البلاغة: حكمت ۸۶، بحار الأنوار: ج ۷۴ ص ۱۷۸.

[۱۴]. كنز الفوائد: ج ۱ ص ۳۶۷، بحار الأنوار: ج ۷۵ ص ۱۰۵ ح ۳۹.

[۱۵]. براى توضیح مطلب، ر.ک: دانش نامه عقاید اسلامى: ج ۱ ص ۱۷۵ (پژوهشى در معناى خِرد).

[۱۶]. در این باره، ر.ک: دانش نامه عقاید اسلامى: ج ۱ فصل چهارم (عوامل رشد خِرد) و فصل ششم (آسیب هاى خِرد).