است :
فَسَقَ ، يعنى خَرَجَ عن طريقِ الحقّ والصَّواب .۱فاسق شد ، يعنى از راه حق و درست خارج گرديد .
بنا بر اين ، فسق ، در لغت ، عبارت است از خارج شدن از راهى كه عقل آن را صحيح و درست مى داند ، و فاسق كسى است كه از اين راه منحرف شده است و مرتكب كارهاى نادرست و ناشايسته مى شود .
فسق در قرآن
با توجّه به آنچه در معناى لغوى كلمه فسق مطرح شد و با دقّت در آياتى كه اين واژه در آنها به كار رفته است ، مى توان به اين نتيجه رسيد : اين كه گفته شده است كه فسق از الفاظى است كه قرآن كريم آن را در معناى معروف خود (گناه) به كار برده است و اين از مبدِعات اين كتاب آسمانى است ، صحيح نيست .
بررسى دقيق آياتى كه كلمه فسق در آنها به كار رفته است ، اثبات مى كند كه قرآن كريم نيز اين كلمه را در معناى لغوى آن ، يعنى خروج از مسير حق ، به كار برده است . چيزى كه هست ، قرآن ، نافرمانىِ خداوند را از مصاديق خروج از مسير حق مى شمارد ، و بر اين اساس ، فسق را نكوهيده مى داند و فاسق را توبيخ مى كند و او را سزاوار كيفر مى بيند .
در كتاب مفردات القرآن در مورد ريشه كلمه فسق آمده است :
فَسَقَ فلانٌ : خَرَجَ عن حَجر الشرع ، وذلك مِن قولهِم فسقَ الرُّطبُ إذا خرج عن قِشره . 2 «فاسق شد فلانى» يعنى از منع شرع خارج گرديد . و اين معنا از اين گفتار