نسبت عدالت و اخلاق در « نهج ‌البلاغه » - صفحه 10

‏جا كه سخن از حقوق شخصى و مراتب و ملاحظه ‏توان‌مندى‏هاى گوناگون است، به مفهوم تفاوت و تناسب حق‏هاست. امیر مؤمنان على علیه السلام به شدّت به این امر توجّه داشت و تلاش مى‏كرد كه این مفاهیم در جاى خودش به درستى شناخته گردد و پاس داشته شود، چنان‏ كه در نامه خود به اَسوَد بن قُطبَه، سردار سپاه حُلوان، فرمود:
فَلْیكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِی الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ۱؛
پس باید كار مردم در آن چه حق است، نزد تو یكسان باشد، كه ستم را با عدل عوض ندهند
.
امام فرمان داده است كه در آن چه حقوق مردم و حقوق عمومى شمرده مى‏شود، عدالت به معناى مساوات است، و جاى هیچ‏ گونه تفاوت نیست، كه در صورت تفاوت‏گذارى، ستم بر آنان است. هم‌چنین در بهره‏هاى عمومى، عدالت ورزیدن به معناى پاس داشتن مساوات است ۲.
در تمامى مواردى كه معطوف به قانون و ملاحظات قانونى است، عدالت به مفهوم مساوات است و جایى براى تبعیض نیست ۳.

2 _ 4. رعایت حقوق و رساندن هر ذى‏حقّى به حقّش

از مفاهیم اساسى و كلیدى عدالت، رعایت حقوق و به جا آوردن آن است، و این‏كه حقّ هر ذى‏حقّى به تناسب میزان آن، هر چه باشد، ادا گردد. امیر مؤمنان على علیه السلام فرموده است:
فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ، وَ أَدَّى الْوَالِی إِلَیهَا حَقَّهَا، عَزَّ الْحَقُّ بَینَهُمْ، وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ، وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ، وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالَهِا السُّنَنُ؛ فَصَلَحَ بِذلِكَ الزَّمَانُ، وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ، وَ یئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ۴؛
پس چون مردمان حقّ زمامدار را بگزارند، و زمامدار حقّ مردمان را به جاى آرد، حق میان آنان بزرگ‏مقدار شود، و راه‏هاى دین پدیدار، و نشانه‏هاى عدالت بر جا، و سنّت چنان كه باید اجرا. پس كارِ زمانه آراسته گردد، و چشم امید در پایدارى دولت پیوسته، و چشم‌داشت‏هاى دشمنان بسته
.
در این‏ جا بر پا شدن عدالت، همان به جاى آوردن و رعایت حقوق است؛ و امام در پى آن بود كه ستم‏ها را در همه امور بزداید و هركس به حقّ شایسته خود برسد ۵.

1.همان، نامه ۵۹

2.ر.ک: دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۸۴؛ نهج البلاغه، کلام ۱۲۶، نامه ۴۳

3.ر.ک: تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۸؛ نهج البلاغه، نامه ۲۷، ۴۷؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲۲۷؛ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۱۴۷

4.نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶

5.ر.ک: همان، کلام ۳۷، حکمت ۱۶۶

صفحه از 28