به خدا كه، بر سر كار بمانند تا حرامى از خداى را نگذارند جز آن كه آن را حلال شمارند؛ و پیمانى استوار نماند، جز آنكه آن را بگسلانند؛ و خانها ى در شهرستان و خیمهاى در بیابان نَبُوَد جز آنكه ستم آنان بدان رسد و بدرفتارىشان آنها را به ویرانى كشد؛ تا آن جا كه دو دسته بگریند: دستهاى براى دین خود [كه از دست دادهاند]، و دستهاى براى دنیاى خویش [كه بدان نرسیدهاند]. و تا آن جا كه یارى هر یک از شما بدانان مانند یارى بنده باشد به سرور خود، كه چون در برابرش بُوَد از او فرمان بَرَد، و هرگاه از دیدگانش نهان شود بَدِ او گوید. و تا آن كه هر كس گمانِ وى به پروردگار نیكوتر بُوَد، رنج او در آن بلا بیشتر بُوَد.
هر جا بىعدالتى و اخلاقستیزى جان گیرد، حیات و كرامت انسانى، اخلاق و زندگى ایمانى، و نشاط و آبادانى را مىگیرد؛ و همه چیز را رو به ویرانى مىبرد:
فَعِنْدَ ذلِكَ لَا یبْقَى بَیتُ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا وَ أَدْخَلَهُ الظَّلَمَةُ تَرْحَةً، وَ أَوْ لَجُوا فِیهِ نِقْمَةً. فَیوْمَئِذٍ لَا یبْقَى لَكُمْ فِی السَّمَاءِ عَاذِرٌ وَ لَا فِی الْأَرْضِ نَاصِرٌ. أَصْفَیتُمْ بِالْأَمْرِ غَیرَ أَهْلِهِ، وَ أَوْرَدْتُمُوهُ غَیرَ مَوْرِدِهِ ... وَ إِنَّمَا هُمْ مَطَایا الْخَطِیئَاتِ، وَ زَوَامِلُ الْآثَامِ 1؛
پس در این هنگام، خانهاى در شهرستان، و خیمهاى در بیابان نَبُوَد، جز آنكه گروه ستمكار غمى در آن نشانَد، و كینهاى بدان كشانَد. آن گاه نه آنان را در آسمان بهانهپذیرى باشد، و نه در زمین یاورى و دستگیرى بمانَد؛ [زیرا] ناشایسته را به كار زمامدارى برگزیدید، و به آبشخورى كه از آنِ او نیست بردید و آب دادید. و جز این نیست كه ایشان همان شتران باركشِ نادرستىها و ستوران بر پشتدارنده گناهاناند.
این سخنان، تصویرى روشن است از بىعدالتى و اخلاقستیزى، و میزان زشتى و تباهى آن؛ و امیر مؤمنان على علیه السلام با همه وجود در برابر این بىعدالتى و اخلاقستیزى برخاست، و عدالت را با ملازمات آن پى گرفت، و در همه مراحل حكومت و در سختترین و بحرانىترین شرایط، عدالت و اخلاق را تنگاتنگ پیش برد. او هرگز حاضر نشد براى دستیابى به اهداف خود سر سوزنى از اخلاق و مرزهاى آن دور شود، و به كارى خلاف اخلاق تن دهد.
3. پایبندى به اخلاق در پیشبرد برنامه عدالت
امام على علیه السلام در پیشبرد برنامه عدالت خویش، سخت پایبند به اخلاق بود، و كمترین بىاخلاقى را بر نمىتافت، و اجازه نمىداد هیچ گونه اخلاقشكنى در راه و رسم عدالت وى راه یابد. امیر مؤمنان على علیه السلام حاضر نشد براى پیشبرد برنامه عدالت خود، اخلاق را زیر پا بگذارد و ستمى روا دارد، چنانكه در برابر خواسته یارانى كه او را به زیر پا گذاشتن مرزهاى اخلاق و بهره گرفتن از وسایل نادرست در پیشبرد برنامه حكومت مىخواندند، فرمود: