در نزد تو دشمنتر كسى باشد كه بیشتر در جستوجوى عیبهاى مردمان است؛ زیرا در مردم عیبهایى هست و سرپرست از هر كس سزاوارتر به پوشاندن آنها ست. پس مبادا آن چه را كه بر تو نهان است آشكار سازى، بلكه تنها وظیفه تو آن است كه ناشایستىهایى را كه برایت آشكار شده است پاک گردانى، و خداوند در باره آن عیبها كه بر تو پوشیده است داورى نماید. پس تا آن جا كه مىتوانى زشتى را بپوشان، تا آن چه دوست دارى از شهروندانت پوشیده ماند، خدا بر تو بپوشاند».
10. «أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَكُلِّ حِقْدٍ، وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْرٍ، وَ تَغَابَ عَنْ كُلِّ مَا لَا یضِحُ لَكَ؛ گره هر كینهاى را از دل مردمان بگشاى، و رشته هر انتقام و دشمنى را از خودت بِبُر، و از هر آن چه برایت آشكار نیست خود را به ناآگاهى و غفلت بزن».
11. «وَ لَا تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِیقِ سَاعٍ، فَإِنَّ السَّاعِی غَاشٌّ، وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِینَ؛ و به راست دانستن گفته هر سخنچینى شتاب مورز؛ زیرا سخنچین خائن است، هر چند خود را همانند خیرخواهان نماید».
12. «وَ اجْعَلْ لِذَوِی الْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْمًا تُفَرِّغُ لَهُمْ فِیهِ شَخْصَكَ، وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِسًا عَامًّا فَتَتَوَاضَعُ فِیهِ للهِ الَّذِی خَلَقَكَ، وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ، حَتَّى یكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله یقُولُ فِی غَیرِ مَوْطِنٍ: ”لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌلَا یؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ“. ثُمَّ احْتَمِلِ الْخُرْقَ مِنْهُمْ وَ الْعِی، وَ نَحِّ عَنْهُمْ الضِّیقَ وَ الْأَنَفَ یبْسُطِ اللهُ عَلَیكَ بِذلِكَ أَكْنَافَ رَحْمَتِهِ، وَ یوجِبُ لَكَ ثَوَابَ طَاعَتِهِ؛ و بخشى از وقت خود را خاص كسانى قرار ده كه به تو نیاز دارند و خود را براى كار آنان فارغ دار و در مجلسى همگانى برایشان بنشین، و در آن مجلس براى خدایى كه تو را آفریده است فروتنى پیشه كن، و پاسداران و یاران خود از محافظان و نگهبانان ویژهات را از آنان بركنار دار، تا گوینده آنان بى آن كه زبانش بگیرد و در سخن درماند با تو سخن گوید، كه من بارها از پیامبر خدا _ كه بر او و خاندانش درود باد _ شنیدم كه مىفرمود: ”هرگز امّتى را پاک _ از گناه _ نخوانند كه در آن امّت بى آن كه بترسند و در گفتار درمانند، حقّ ناتوان را از توانا نستانند“. و درشتى كردن و درست سخن نگفتن آنان را بر خود هموار كن، و تنگخویى و خودبزرگبینى را از خود بران، تا خدا بدین كار اطراف رحمت خود را بر روى تو بگستراند و پاداش فرمانبردارى از خود را برایت واجب گرداند».
13. «وَ أَعْطِ مَا أَعْطَیتَ هَنِیئًا، وَ امْنَعَ فِی إِجمَالٍ وَ إِعْذَارٍ؛ و آن چه را مىبخشى به خوشى و گوارایى بخش، و نبخشیدن را با خوشى در گفتار و با زیبایى، و گونهاى پوزشخواهى همراه كن».
14. «فلَا تُّطَوِّلَنَّ احْتِجَابَكَ عَنْ رَعِیتِكَ، فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِیةِ، شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ، وَ قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ. وَ الِاحْتِجَابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ، فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِیرُ، وَ یعْظُمُ الصَّغِیرُ، وَ یقْبُحُ