نياز است تا روان انسان بدان آرام گيرد و به دانش و پاكى او دل بندد.
نكته ديگر اينكه: پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم تذكارهنده به امور عقلى است، همچنانكه بيانكننده احكام نقلى و پناهگاه امّت در تأويلها و ملجأ آنان در زمان مشكلات است. خداوند ـ سبحانه و تعالى ـ چنين نيست كه عموم مردم را به تمام دين مكلّف بدارد، ولى راه رسيدن به آن را تنها براى برخى آسان گرداند. بنابراين شبههاى باقى نمىماند كه امامت واجب است و اصلى است كه به نبوّت پيوستگى دارد.
دليل دوم: آيه اطاعت اولىالامر
دليل ديگر گواه است كه امام، جانشين رسول در تهذيب نفوس، شناساندن دين، تعليم، توفيق، امر و نهى، عقد و حلّ است و امّت وظيفه دارند نسبت به امام، احترام، تعظيم، تبعيّت و اطاعت نشان دهند؛ همانگونه كه براى پيامبر وظيفه دارند. از جمله اينكه ادلّه دلالت مىكند كه امام در تهذيب افراد و آشنايى آنان بر امور دينى و در امر و نهى و تعظيم امور، جانشين پيامبر بوده و اينكه امّت همانند وجوب و لزوم تعظيم و تكريم و تبعيّت و اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبر تعظيم و تكريم و اطاعت از امام نيز مكلّفاند و آيه اطاعت اولوالامر گواه روشن بر اين مطلب است كه خداى سبحانه و تعالى مىفرمايد:
يا أيّها الّذينَ آمنوا أطيعوااللّه و أطيعوا الرّسول و أولي الأمر منكم. (نساء (۴) / ۵۹)
خداوند، اطاعت اولى الامر را به اطاعت رسولش عطف كرد و حكم واحدى براى وجوب اطاعت امّت از آنان (رسول و اولى الامر) قرار داد. خداوند در جايى ديگر فرمايد:
من يطع الرسول فقد أطاع اللّه. (همان: ۸)
پس دانستيم كه هر كس اولى الامر را اطاعت كند، خدا و رسول خدا را اطاعت كرده است. مىتوانيم سخن خداى تعالى «و أولي الأمر منكم» را به ائمّه عليهم السلام معنا كنيم؛ همانكسانى كه در ميان امّت، جانشين رسول صلى الله عليه و آله وسلمدر تنفيذ و اجراى شريعت