مفهوم عمل صالح در نظام اخلاقى قرآن‏ - صفحه 78

عملى و حقايق تجربى برخاسته است و دقيقاً در همين نقطه و در ميان حقايق ملموس زندگى بشر در جامعه، بستر معنايى هر عبارت اخلاقى شكل مى‏گيرد. همين حقايق تجربى جوامع مختلف در دوره‏هاى گوناگون، نظريّات جهانى و كلّى اخلاق را پديد مى‏آورد. به همين سبب، ارزشهاى اخلاقى به دو گروه تقسيم مى‏شوند: اخلاق توصيفى و اخلاق عرفى.
اخلاق توصيفى يعنى اينكه «مفاهيم اخلاقى» در گروه و يا جامعه‏اى خاصّ و در زمانى و مكانى خاصّ مصداق داشته است.
اين نگرش به اخلاق، همچنين به عنوان شاخه‏اى از انسان‏شناسى فرهنگى نيز قلمداد مى‏شود كه اكنون از آن براى فهم علل رشد و گسترش سنّت‏هاى مذهبى استفاده مى‏شود.
اخلاق عرفى، از سويى ديگر، با اصول كلى سر و كار دارد، با «چه بايد كرد» ها. و دستورالعملى براى تكامل‏بخشىِ صحيح اخلاق و رفتار ارائه مى‏دهد. در كنار دو نام ذكر شده، دو عبارت ديگر نيز هستند كه به اخلاق توصيفى و اخلاق عرفى اشاره مى‏كنند: عبارات اخلاقى اوّليّه و عبارات اخلاقى تكاملى.
عبارات اخلاقى اوّليّه نشان‏دهنده كلمات توصيفى‏اند كه اشاره به ويژگى‏هاى ملموس دارد. منظور ما از عبارات اخلاقى تكاملى، آن كلمات اخلاقى است كه هدف و كاركرد اصلى‏شان، گروه‏بندى است تا توصيف.
از اين عبارات، اكثراً براى دسته‏بندى موقعيّت‏هاى توصيفى مختلف به كار مى‏رود كه كلمات توصيفى به آن اشاره دارند، مانند خوب، بد و...
در اين مفهوم، كلمات اخلاقىِ ارزيابى‏كننده را مى‏توان «فرا زبان اخلاق» ناميد. البتّه مفهوم و معناى فرا زبان، هنوز بطور كامل و به عنوان يك شاخه از فلسفه بسط نيافته است، امّا براى درك رابطه بين احساسات و كلمات، يا پيوند ميان نيّت و عمل بسيار ضرورى است.

صفحه از 87