مفهوم عمل صالح در نظام اخلاقى قرآن‏ - صفحه 83

در قرآن چنين آيه‏هايى بسيارند كه در آنها سيّئات به عنوان واژه‏اى تقسيم‏پذير بكار رفته كه در بر گيرنده تمام وجوه منفى رفتار انسانها مى‏شود. (همان طور كه واژه صالح به اعمال مثبت اطلاق مى‏شود.) تحت عنوان واژگان ارزش‏گذارنده مثبت، مى‏توانيم به بحث در مواردى بپردازيم مانند: «معروف»، «خير»، «حسن»، «طيب»، «صدق»، «عدل»، «برّ»، «احسان»، «تقوى» و مانند آنها؛ همان گونه كه در جنبه متضادّ آنها درباره «منكر»، «شر»، «سوء»، «خبيث»، «كذب»، «ظلم»، «فساد» و مانند آنها مى‏توانيم سخن گفت.
قرآن، از آغاز تا پايان، به توضيح اين واژگان (گاهى به شكل توصيفى) و بيشتر به مفهوم و شكل طبيعى پرداخته است. بنابراين چهارچوبى را براى رفتار انسانها در موقعيّتهاى گوناگونى ارائه داده كه به آن وسيله، بشر مى‏تواند تصميم بگيرد كه چه كارى درست و چه كارى نادرست است. اگرچه مقاله كوتاه پيش‏رو، حتّى براى ذكر نمونه‏هايى از آياتى كه به توصيف اين ويژگى‏ها مى‏پردازد، مجال نيست. بنابراين، بايد تنها بر روى اين نكته تمركز كنيم كه در قرآن، واژه عمل صالح به صورت واژه‏اى كلّى آمده است.
به اين دليل، مكانيزم (ساز و كار) قرآن، همان گونه كه اشاره شد، در تبيين عمل صالح، هم به صورت محض عمل مى‏كند و هم توصيفى. از طرف ديگر نيز صورت طبيعى و ارزيابى‏كننده مى‏يابد. آياتى هستند كه مى‏توان از آنها براى توضيح اين نكته بهره برد. براى مثال [ «كارهاى خوب» با مفهوم محض‏] در آيات سوره بقره 83 - 82 آمده است، آنجا كه مى‏خوانيم:
كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، آنان اهل بهشت‏اند كه در آن جاودانه‏اند. و زمانى كه از بنى‏اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد، و به والدين و به خويشاوندان و يتيمان و نيازمندان نيكى كنيد، و با مردم به خوبى سخن گوييد، و نماز برپا داريد، و زكات بدهيد. سپس جز

صفحه از 87