كمالات ماورايى و سنّت الاهى‏ - صفحه 41

3-3) نظام كلامى اصطفا

ادّعاى نبوّت ادّعاى ارتباط با ماوراست.

اصولاً ادّعاى پيامبران ادّعايى خلاف عادت و به اصطلاح، ادّعايى ماورايى است. اوّلين ادّعاى پيامبران، خود بزرگ‏ترين ادّعاى ماورايى است. آنان مدّعى‏اند كه با خدا ارتباط ويژه دارند و پيامها و اوامر و نواهى او را دريافت مى‏كنند. اين بزرگ‏ترين ادّعاى ماورايى است. اينكه كسى ادّعاى دانستن نمونه‏هايى از اخبار غيبى را داشته باشد يا بگويد داراى قدرتى فراتر از ديگران است، بسيار پايين‏تر و خردتر از آن است كه مدّعى شود با خدا ارتباط ويژه دارد و به واسطه فرشته يا حتّى بى‏واسطه، از خدا براى مردم پيام نقل مى‏كند.

اعجاز نيز امرى ماورايى است.

داشتن معجزات نيز امرى ماورايى است. واژه معجزه و آيه و بيّنه به امرى گفته مى‏شود كه نبى ارائه مى‏دهد و ابناى بشر با مشاهده آن به الاهى بودن نبى اذعان مى‏كنند و آن را از دسترس خود و مردم عادى دور مى‏بينند. ۱ ساحران مصر كه عمرى را در آموزش و به‏كارگيرى سحر و جادو به كار برده بودند، آن قدر در كار خود استاد بودند كه حتّى موساى پيامبر عليه السلام در مواجهه با آنان از چوبها و ريسمانهاى سحر شده ترسيد. ۲ البتّه نگرانى حضرت موسى عليه السلام اين بود كه مردم نتوانند بين اين ريسمانهاى سحر شده و معجزات الاهى، تفاوت قائل شوند و لذا از ايمان خوددارى كنند. ۳ در عين حال، چون اين ساحران معجزات حضرت موسى را ديدند، جملگى اعتراف كردند كه اين امر جز به خواست و اراده پروردگار ممكن نيست و با آموخته‏هاى آنان - كه علمى بشرى و قابل دسترس است - تفاوت دارد. حضرت عيسى مردگان را زنده مى‏كرد، بيماران را شفا مى‏داد و از ذخاير خانه‏ها خبر مى‏داد. ۴ حضرت صالح براى اطمينان‏بخشى نبوّتش شترى را از دل كوه بيرون آورد. ۵

1.محمّدى رى‏شهرى، ج ۳، ص ۴۹۲

2.طه (۲۰) / ۶۰

3.سيّد رضى، خطبه ۴، ص ۵۱

4.مائده (۵) / ۱۱۰

5.اعراف (۷) / ۷۳ ؛ هود (۱۱) / ۶۴

صفحه از 58