از نقد سند تا نقد متن(2) - صفحه 87

مؤلف به تحليل قالب «پرسش و پاسخ», اهتمام مى ورزد و بحث از انواع ادبى حديث را با تفكيك «روايت» از «نقل مستقيم» به پايان مى بَرد.
بحث ديگرِ او در اين بخش از مقاله, كاربرد «زبان اشاره» در حديث نبوى است.
شايان ذكر است كه حوزه اين تحقيق, صحيح البخارى است و مولف كه روشنفكران نوانديش از اهل سنّت است, در مبانى انديشه و تحقيق, با عالمان شيعه تفاوت ديدگاه دارد. امّا در هر حال, اثر او را از جهت تازگى روش تحقيق و نقد در حوزه حديث, مفيد و راهگشا مى دانيم.

( علوم حديث)

جبرئيل, پس از جنگ خندق, به نزد پيامبر آمد و بدو اشارت نمود كه سلاح بر زمين نگذارد و به جنگ بنى قُريظه بيرون رود. انگار غزوات پيامبر و جنگ هاى او با يهوديان, نه بر پايه تصميمى نظامى ـ سياسى است كه پيامبر مى گيرد, بلكه بر پايه وحى الهى است, به فرماندهى جبرئيل. حتى جبرئيل در مجادلات كلامى دخالت مى ورزد و در موضوع ايمان و عمل, در برابر خوارج, به صف «مُرجئه» مى پيوندد; چه, پيامبر از او شنيده كه گفته است: «همان شرك نياوردن به خدا, به تنهايى, شخص را به بهشت مى برد, اگرچه زنا كند و دست به دزدى زند». امر, از آفرينش خيالى سمعى به آفرينش خيالى بصرى (از گفته به شخص) مى گرايد. پيامبر, او را نشسته بر كرسى در ميان آسمان و زمين مى بيند و آواز او را مى شنود, چنان كه وضع [/تصوّر از جبرئيل] در نزدِ فرقه هاى باطنيان, چنين است. ۱
بلكه حتى خود قرآن, گفته هاى آدميان را باز مى گويد و آنها را در قالب آيات, بيان مى كند. پس [در اين موارد,] قرآن, گفت و گويى ميان كلام خدا با كلام بشر, بويژه معاندينى است كه نياز به ردّ و گفت و گو دارند, مانند ابوجهل و ابولهب و عبداللّه بن اُبَيّ بن سلول. مثلاً اين آيه: «از آسمان بر ما سنگ بباران يا عذابى دردناك بر ما فرود آور»

1.محدَّث (به صيغه اسم مفعول), به معناى كسى است كه ملائكه با او سخن مى گويند. مترجم.

صفحه از 91