همگونى اُمّت‏ها از نگاه كتاب و سنّت - صفحه 46

1 ـ 2 ـ 2. هم نوعى: نخستين خاستگاه تشابه امّت ها، هم نوعى انسان هاست. انسان ها به مقتضاى اشتراك در نوع، از نظر عناصر تشكيل دهنده ساختار جسمى و روحى و نيازها و امورى كه قوام نوعيت آنها به آن است، از نوعى همگونى برخوردارند.
گرچه نقاط تمايز هر يك از افراد نوع با ديگرى موجب مى شود كه خداى متعال با او معامله اى به مقتضاى همان ويژگى ها و نقاط تمايز داشته باشد.
2 ـ 2 ـ 2. هم گرايى و هم سنخى: انسان ها در عين اشتراك در نوع به گروهايى با طيف شخصيتى مختلف تقسيم و گروه بندى مى شوند. درست همين جاست كه اصناف و گروه هاى همگرا پيدا مى شوند و از سوى پروردگار فيّاض حكيم و دادگر، مستحقّ سنن و تعاملى متناسب با نوع و ميزان همگونى و همگرايى خود مى گردند. ۱
3 ـ 2 ـ 2. اشتراك در آموزه ها: همچنان كه اقوام و طوايفى با پذيرش آموزه هايى مشترك از انبيا و اولياى الهى و يا جز آنان، از همگونى بيشترى برخوردار مى شوند و استحقاق سنن و تعاملى همسان تر از سوى خداى متعال مى يابند.
البتّه كاستى و زيادت هر يك از عناصر: همگرايى، اشتراك در آموزه ها و پيروى از رهبران الهى و كتب آسمانى، خود تركيب هاى همگون يا متفاوتى در اقوام و امم پديد مى آورد كه جريان قانون «همسانى قوانين جارى در امور همگون» و «نا همسانى قوانين جارى در امور نا همگون» را در عمل داراى تنوّع بيشترى مى كند.
در نمونه هايى از آيات مشعر به اين سخن درنگ نماييد:
۱ . «وَ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَآ ءَايَةٌ كَذَ لِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَـبَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْأَيَـتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ».۲۲ . «مَّا يُقَالُ لَكَ إِلاَّ مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ».۳۳ . «بَلْ قَالُواْ مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ * قَالُواْ أَءِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابًا وَ ...».۴۴ . «وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَـرَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَ لِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَ هِهِمْ يُضَـهِـئونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ».۵
حاصل بحث اين كه چون پيروان اديان و رهبران الهى و كتاب هاى آسمانى، از آموزه ها

1.در اين باره ديدن و درنگ در احاديث مربوط به ائتلاف و اختلاف ارواح و قلوب، خالى از لطف نيست؛ احاديثى كه هم توجّه مى دهند به اين كه: «الأرواح جنود مجنّدة، فما تعارف منها ائتلف و ما تناكر منها اختلف (أمالي الصدوق، ص۲۰۹، ح۱۶ از معاوية بن عمّار از امام باقر عليه السلام ؛ علل الشرائع، ج۱، ص۸۴، ح۲ از امام صادق عليه السلام )؛ «إنّ القلوب جنود مجنّدة، تتلاحظ بالمودّة و تتناجى بها، و كذلك هي في البغض...» (أمالي الطوسي، ص۵۹۵ ، ح۶ از امام باقر از اميرالمؤمنين عليهماالسلام).

2.سوره بقره، آيه۱۱۸.

3.سوره فصلت، آيه۴۳.

4.سوره مؤمنون، آيه۸۱ ـ ۸۲ .

5.سوره توبه، آيه۳۰.

صفحه از 52