آموزه بداء و علم الهي - صفحه 26

است. و در هر دو صورت، بداء مستلزم جهل است. و چون جهل بر خدا محال است، پس بداء نیز بر خدا محال است.

پاسخ

در مقام پاسخ به این شبهه، نکات زیر قابل طرح است:
1. هیچ یک از معتقدان به بداء، بداء را ظهور چیزی برای خدا پس از مخفی بودن آن برای خدا یا تغییر رأی ناشی از ظهور بعد از خفا و جهل تفسیر نکرده‌اند. بنا بر این، مخالفان بداء چیزی را ردّ میکنند که قایلی ندارد.
2. اگر به کتاب‌های لغت نیز مراجعه کنیم، میبینیم که در معنای بداء، جهل
ذکر نشده است، بلکه تنها ظهور یا پیدایش رأی جدید آمده۱ که ضرورتاً ناشی از
جهل نیست.
به نظر میرسد شبههکنندگان، لازمه ظهور را ظهور بعد از خفا و لازمه پیدایش رأی جدید را، ناشی شدن رأی جدید از ظهور بعد از خفا میدانند. در واقع، شبهه از اینجا ناشی شده که خداوند را با انسان قیاس کردهاند. و چون در انسان، بداء در نتیجه جهل و عدم علم به وجود میآید، توهم میکنند که بداء در مورد خداوند نیز مستلزم جهل است؛ درحالیکه هیچ رابطه ضروری میان پیدایش رأی جدید و جهل وجود ندارد. پیدایش رأی جدید میتواند علل مختلفی داشته باشد که یکی از آنها جهل است. علّت دیگر آن، آزادی، حکمت و قدرت مطلق خداست. بنا بر این، علت و منشأ بداء در خداوند و انسان متفاوت خواهد بود.
بداء در انسان بیشتر در اثر جهل ایجاد میشود؛ در حالی که بداء در خداوند ناشی از سلطنت، حکمت، قدرت مطلق و علم است.
3. نكته دیگر، این كه ظاهراًً شبهه‌كنندگان، علم فعلی خداوند را _ كه در حقیقت، همان مراحل فعل الهی است_ با علم ذاتی او خلط كرده‌اند؛ در حالی كه، علم فعلی

1.. کتاب العین، ج۱، ص۱۳۹؛ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۱۲؛ الصحاح، ج۶، ص۲۲۷۸؛ الغریبین فی القران والحدیث، ج۱، ص۱۵۷؛ مفردات الفاظ القرآن، ص۱۱۳؛ اساس البلاغة، ص۱۸؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۶۵؛ المصباح المنیر، ص۴۰؛ القاموس المحیط، ج۴، ص۳۰۲؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۱۸۹؛ لازم به ذکر است تنها در النهایه ابن اثیر بداء «استصواب شیء علم بعد أن لم یعلم» معنا شده است. ر.ک: النهایه فی غریب الحدیث، ج۱، ص۱۰۹، که او نیز معنای بداء را برای خداوند «قضا» بیان کرده و استعمال بداء را مجازی می‌داند و همان طور که مشاهده شد، بداء در هیچ‌یک از کتب لغت این گونه معنا نشده است.

صفحه از 39