آموزه بداء و علم الهي - صفحه 29

امامت امام صادق علیه السلام شدند، ولی هیچ‌کدام بر امامت او در ایام حیاتش ثابت نماندند؛ زیرا وقتی امام صادق بر امامت پسرش اسماعیل اشاره نمود، سپس اسماعیل در زمان حیات پدرش وفات کرد، از امامت امام صادق رجوع کردند و او را تکذیب نمودند؛ زیرا گفتند امامی که دروغ بگوید، امام نیست و به نقل از امام صادق حکایت کردند که فرمود: «برای خداوند در امامت اسماعیل بدا رخ داد». لذا آنها بداء و مشیت از خدا را انکار کردند و گفتند این باطل است و جایز نیست.۱
همان‌طور که مشاهده میشود، نوبختی میگوید: از امام صادق حکایت کردند که چنین فرمود و هیچ سندی بر این ادعای خود نیاورده است. و کتاب فرق الشیعه یک کتاب تاریخی است و دغدغه صحت سند و روایت در آن لحاظ نشده است.
لازم به ذکر است که هیچ روایاتی مبنی بر این که امام صادق علیه السلام اشاره به امامت اسماعیل داشته باشند، وجود ندارد، بلکه عکس آن وجود دارد.
کتاب بعدی، انوار النعمانیه جزایری است. در آن شبههای بیان شده که اگر اسامی
ائمه در لوح فاطمه علیها السلام مکتوب است، پس معنای روایت وارده از امام صادق علیه السلام به پسرش موسی علیه السلام هنگام وفات اسماعیل چه بود که فرمودند: «ما بدا لله فی شیء مثل ما بدا
له فی اسماعیل...» و ظاهر آن، این است که امامت برای اسماعیل بود. سپس برای
خدا بداء رخ داد. جزایری چنین پاسخ میدهد که «شیعه» اعتقاد داشت امامت
از آن اسماعیل است، زیرا پسر بزرگ‌تر بود و روایت کردند که امامت به پسر بزرگ‌تر میرسد. پس وقتی اسماعیل در زمان پدرش وفات کرد، برای شیعه ظاهر شد که او امام نبوده است و این بداء _ که برای خدا اتفاق افتاد _ در حقیقت، برای شیعه اتفاق افتاد، نه در واقعیت و نفس أمر.۲
در اینجا نیز مشاهده میشود که این روایت فقط صرف نقل یک گفته است و سندی برای آن نقل نشده است.
نتیجه این که در این سه کتاب، اصلاً برای این روایت، سند ذکر نشده است و هر سه مؤلف در کتب خویش به سند و بررسی سندی روایت اهتمام نداشتهاند و فقط به خاطر ارتباط به موضوع مورد نظر در کتاب، روایت‌ها را جمع کردهاند و حتی هیچ‌کدام روایت را به عنوان خود روایت نقل نکردهاند، بلکه روایت توسط شبههکنندگان مطرح شده و آنها به

1.. فرق الشیعه، ص۷۵ و ۷۶.

2.. انوار النعمانیه، ج۱، ص۳۵۹ و ۳۶۰.

صفحه از 39