آموزه بداء و علم الهي - صفحه 30

شبهه پاسخ دادهاند و معنایی برای آن گفتهاند که ربطی به معنایی که شبههکنندگان میگویند ندارد.
این روایت در بحارالانوار نیز به صورت زیر ذکر شده است:
کتاب زید النرسی: عن عبید بن زرارة، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: ما بدا لله بداء أعظم من بداء بدا له فی اسماعیل ابنی.۱.
مرحوم مجلسی این روایت را از «اصل زید النرسی» نقل کرده است.
با مراجعه به کتب رجال، مشاهده میگردد که نجاشی، این شخص را توثیق نکرده، حتی مدح هم ننموده است.۲
شیخ در الفهرست آورده است که زیدالنرسی یک أصل دارد که ابن بابویه از آن نقل نمیکند؛ زیرا به نقل از ابن ولید میگوید که این کتاب موضوع است.۳
ابن غضایری نیز کلام ابن بابویه را نقل میکند، اما بیان میدارد که این حرف غلط است و میگوید من دیدم که این کتاب شنیده شده از محمد بن ابی عمیر است.۴ قهپایی نیز مطالب موجود در کتب فوق را عیناً نقل نموده است.۵
آنچه نتیجه میشود این خواهد بود که «زیدالنرسی» را هیچکس توثیق ننموده و حتی مدح هم نشده است. و از آن مهمتر، احتمال موضوع بودن کتابش وجود دارد. لذا نمیتوان به روایتی که مرحوم مجلسی از کتاب زیدالنرسی نقل کرده، اعتماد نمود. و بحث «بداء» یکی از مسائل اعتقادی است و ما در بحث اعتقادات روایاتی را میپذیریم که اطمینانآور باشد؛ درحالیکه روایت فوق حتی احتمال هم نمیآورد، لذا پذیرفته نیست.
آنچه از بررسی سندی روایت به دست آمد، این است که نمیتوان به این روایت از لحاظ سندی اعتماد کرد و این قویترین احتمال است.
احتمال دیگر در مورد این روایت، تصحیف است.
توضیح، اینکه باتوجه به حدیثی که شیخ صدوق در باره حضرت اسماعیل پسر حضرت ابراهیم علیهما السلام به این مضمون نقل کرده است که: «أنّ الصادق علیه السلام قال: ما بدا لله بداء کما

1.. بحار الأنوار، ج۴۷، ص۲۶۹

2.. رجال النجاشی، ص۱۲۴.

3.. الفهرست، ص۱۳۰.

4.. الرجال لابن الغضائری، ص۶۲.

5.. مجمع الرجال، ص۸۴.

صفحه از 39