یونس بن عبدالرحمن و به تبع آن، جامعه شیعی را از سرگشتی نسبت به تبیین آن، بیرون کشیده است. عبارت «لاتزال تجیء بالحدیث الحق»۱ در روایت محمد بن عیسی بن عبید، بیانگر وجود روایات مبهم و مجمل و حتی جعلی در این حوزه است؛ به گونهای که این امر زمینه برای بدفهمی و اشتباه را حتی میان بزرگان از اصحاب ائمه علیهم السلام فراهم نموده است.
نکته دیگری که در روایات عمود نور جلوهگر است، روایت شدن این مسأله از سوی برخی از بزرگان فقهی از اصحاب ائمه علیهم السلام است. فضیل بن یسار با سه روایت در مورد مسأله عمود نور _ که دو روایت آن از امام باقر علیه السلام۲ و یک روایت بدون نام امام است۳ _ از جمله افرادی است که توصیف به فقاهت شده است. علامه حلی پس از توثیق و تجلیل از وی از قول کشی مینویسد:
او از کسانی است که اجماع بر تصدیق او شده و از بزرگان پذیرفته شده در دانش فقه است.۴.
کشی در ذیل عنوان «فی تسمیة الفقهاء من أصحاب أبی جعفر و أبی عبد الله علیهم السلام»، مینویسد:
اجماع صورت گرفته بر تصدیق و افقهیت شش نفر از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام و از جمله آنها فضیل بن یسار را نام میبرد.۵.
همچنین رفتار حسن بن علی بن فضال در روایت صحیح السند محمد بن عیسی بن عبید، نسبت به گزارش یونس بن عبدالرحمن از امام رضا علیه السلام نمایانگر دغدغه فکری یکی دیگر از فقهای امامی نسبت به این مسأله است.۶ جناب کشی او را در رجالش از فقهای اصحاب امامی و اجله علما دانسته است.۷ علامه حلی وی را از خصیصین امام رضا علیه السلام معرفی میکند.۸
1.. الکافی، ج ۱، ص۳۸۸، ح۷.
2.. ر.ک: بصائرالدرجات، ص۴۳۶، ح۵ و ص۴۳۷، ح۳.
3.. ر.ک: همان، ص۴۳۵، ح۲.
4.. الخلاصةللحلی، ص۱۳۲
5.. رجالالکشی، ص۲۳۸
6.. ر.ک: الکافی، ج۱، ص ۳۸۸، ح۷.
7.. رجالالنجاشی، ص۱۲۰؛ رجالالکشی، ص۳۴۵.
8.. الخلاصه للحلی، ص۳۷.