چيستي عمود نور - صفحه 56

رؤیت و عمود نور پس از ولادت تا زمان امامت است؛ هم چنان كه روایت تصریح دارد كه رؤیت امام قبل از ولادت، میزان خاص و مكان محدودی را در برمی گیرد (ینظر منه مد بصره). به نظر می‌رسد محتوا و آثار این دو مرحله از عمود نور با یكدیگر از جهت وسعت و ضیق قابل مقایسه نیستند. می‌توان جملاتی را كه در بیان علت تذكر به شنیده شدن صدا توسط جنین است، به عنوان شاهد بر ادعای تفاوت دو تعبیر عمود نور قبل و پس از ولادت دانست. در این بیانات به نزدیكان و اصحاب در باره گونه سخن گفتن نزد جنین تذكر داده شده است كه این امر می‌فهماند این شنیدن نیز محدود و در واقع لزوم مواظبت رفتاری و گفتاری برای کسانی است که با جنین در ارتباط هستند.

چیستی عمود نور

برای پی بردن به ماهیت عمود نور می‌توان روایات مرتبط با این موضوع را در دو دسته كلی جای داد. این تقسیم‌بندی _ كه بر مبنای اجمال و تفصیل و یا ابهام و تشریح در تعریف از عمود نور صورت می‌پذیرد _ از دسته‌ای از روایات در تبیین گروه دیگر یاری می‌گیرد.
دسته اول. روایاتی‌اند كه بیشتر به پیامد، نتیجه و اثر عمود نور پرداخته‌اند تا به تبیین ماهیت و تشریح موضوع عمود نور، بلكه از عنوان عمود نور و یا عناوینی مشابه آن برای رساندن این مطلب كه امام علیه السلام شاهد و بیننده اعمال انسان‌هاست، استفاده نموده‌اند و هیچ گونه توضیحی در رابطه با اصلِ عمود نور در آنها دیده نمی‌شود.
دسته دوم. روایاتی هستند كه علاوه بر بیانِ ره‌آورد عمود نور، به تبیین مراد از عمود نور، گرچه به صورت محدود، نیز پرداخته‌اند.
این دسته از روایات را می‌توان در موارد زیر جای داد:
1. تعابیری كه به علتِ اعطای عمود نور به امام علیه السلام اشاره دارند.
از محتوا و لحن این تعابیر استفاده می‌شود که عمود نور امری جدا پذیر از امام نیست، بلكه ویژگی و توانایی در امام است كه خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم نموده است. روایات شماره دوم _ از این دسته که به همراهی همیشگی روح القدس با امام اشاره دارد _ دلیلی دیگر بر این مطلب است؛ همانند روایتی كه پس از اشاره به وجود منار نور می‌فرماید: «فبهذا یحتجّ الله علی خلقه». علامه مجلسی، در ذیل روایت، ضمیر اشاره منفصل «هذا» را به خود امام علیه السلام برمی‌گرداند؛۱ هر چند که احتجاج به خود عمل رساتر از

1.. الکافی، ج۱، ص۳۸۷، ح۲؛ بصائرالدرجات، ص۴۳۲، ح۵: هذا اشارة الی الامام یعنی یحتج الله تعالی به علی خلقه؛ شرح اصول الکافی، ج‏۶ ص۳۶۰.

صفحه از 63