بدانيم بى شك اين صحت، طبق اصطلاح قدما خواهد بود و منافاتى ندارد كه بسيارى از اين روايات از لحاظ سندى طبق اصطلاح متأخّران ضعيف شمرده شوند. ۱ چنانكه در آمارهاى عرضه شده در اين نوشتار طبق اصطلاح متأخّران متجاوز از هشت هزار حديث الكافى ضعيف شمرده شده است. البته بايد توجه داشت كه ضعيف السند بودن روايت همواره به معناى بى اعتبار (مردود) بودن آن نيست. نزد بسيارى از متأخّران امورى همچون شهرت فتوايى بر طبق حديث يا ارزيابى هاى متنى مى تواند ضعف سند را جبران و عملاً حديث را معتبر سازد. به اين معنا كه حديث، ضعيف السند امّا معتبر باشد، مانند احاديث مقبول. ۲
مرحوم وحيد بهبهانى (م 1206 ق) در اين باره مى نويسد:
متقدمان و متأخرانى كه حجيت خبر واحد را پذيرفته اند همگى بر اين مطلب اتفاق نظر دارند خبر ضعيفى كه ضعف آن با شهرت يا مانند آن جبران شده است حجيت دارد ... بلكه بى ترديد معظم فقه از اخبار غير صحيح تشكيل شده است. ۳
ديدگاه علامه مجلسى درباره اعتبار روايات الكافى
علّامه مجلسى در آغاز مرآة العقول ، در شرح عبارت مرحوم كلينى (بالآثار الصحيحة عن الصادقين عليهم السلام ) ، پس از اشاره به ديدگاه اخباريان ، مبنى بر استدلال به اين عبارت بر صحيح بودن تمامى روايات كتاب ، نظر خود را در اين باره اين گونه بيان مى كند:
وجود خبر در امثال چنين اصول معتبرى ، موجب جواز عمل به آن مى گردد ؛ امّا ناچاريم به هنگام تعارض براى ترجيح روايات بر يكديگر ، به سند آنها رجوع كنيم ؛ زيرا معتبر بودن تمام روايات كتاب ، منافاتى با اين امر ندارد كه برخى از آنها قوى تر باشند. ۴
بنابراين ، علّامه ، صريحا اعتبار تمامى روايات الكافى و ديگر اُصول روايى شيعه را پذيرفته است، هر چند كه به لحاظ سندى ضعيف باشند ، در نتيجه كاربرد ارزيابى هاى سندى را به موارد تعارض ، محدود كرده است.
ارزيابى و تفكيك روايات الكافى توسّط متأخّران
از ديدگاه اصوليان ارزيابى ميزان اعتبار حديث از طريق بررسى حالات سند ، يكى از شيوه هاى رايج
1.جمعى از اُصوليان شيعه ، همچون آية اللّه خويى ، از آن جا كه شيوه قدما را در حكم به صحّت روايات بر اساس قراين، اجتهاد شخصى اين افراد مى دانند، چنين ادّعاى صحّتى را از جانب امثال كلينى براى مجتهدان ديگر ، فاقد اعتبار دانسته اند؛ از اين رو ، در استنباط احكام فقهى ، عمدتا شيوه ارزيابى سندى را بر اساس اصطلاح متأخّران دنبال مى كنند. ر.ك: معجم رجال الحديث، ج۱، ص۸۵ .
2.حديث مقبول را در اصلاح اين گونه تعريف كرده اند: «الحديث الذى تلقّوه بالقبول، والعمل بالمضمون من غير التفات الى صحته وعدمها»، يعنى مقبول حديثى است كه آن را تلقى به قبول كرده و بدون توجه به صحت يا ضعف سندى اش به مضمون آن عمل كرده اند (الرعاية لحال البداية، ص۹۰).
3.الفوائد الحائريه، فائده ۱۳۱، ص۴۸۷ ـ ۴۸۸.
4.مرآة العقول، ج۱، ص۲۱- ۲۲.