در اين تحقيق ، چنين مواردى نيز جزو 66 مورد «بدون ارزيابى» ، دسته بندى شده اند ؛ چون عبارات ياد شده ، به علّامه مجلسى تعلّق ندارد.
2 . اگر علّامه ، علاوه بر ارزيابى سند الكافى، بررسى سند همين روايت را در ديگر كتاب ها نيز مطرح كرده باشد ، ارزيابى سند الكافى ، ملاك دسته بندى روايتْ قرار گرفته است، مانند: «حسن و فى الفقيه صحيح» كه حسنْ شمرده شده است. يا تعابيرى همچون: «مجهول و رواه الصدوق فى أماليه بسند حسن»، «مجهول و فى الفقيه صحيح» و «ضعيف و رواه الشيخ فى الموثّق» كه ضعيف شمرده شده اند.
3 . چنانچه حديثى ، دو يا چند سند داشته ، سندى كه از درجه اعتبار بيشترى برخوردار بوده ، ملاك دسته بندى حديث قرار گرفته است، مثلاً: حديثى كه چنين ارزيابى شده است: «سنده الأول ضعيف و الثانى صحيح» ، جزو احاديث صحيح قرار مى گيرد.
4 . در صورتى كه علّامه ، به صورت مردّد ، مثلاً با تعبير «أو» ، در باره سندى قضاوت كرده ، اصطلاحى كه از درجه اعتبار كمترى برخوردار بوده ، ملاك دسته بندى حديث قرار گرفته است؛ بنابراين ، با تعبير «حسن أو ضعيف» ، حديث ، جزو احاديث ضعيف ، دسته بندى شده است و از همين دسته است تعابيرى همچون : «حسن أو موثّق و إن كان غالب بن عثمان الهمدانى فضعيف» يا «فى بعض النُسخ عن مسعدة فالخبر ضعيف و فى بعضها عن سعد يعنى ابن طريف و هو مختلف فيه فالخبر كذلك» كه هر دو ، جزو احاديث ضعيف ، شمرده شده اند.
5 . در تعابير تشبيهى ، مانند: «مرسل كالصحيح»، «موثّق كالصحيح»، «حسن كالموثّق»، «مجهول كالحسن» و... ملاك دسته بندى، بخش دوم هر اصطلاح (مشبّهٌ به) بوده است. از اين رو ، اصطلاحات «مرسل كالصحيح» و «موثّق كالصحيح» ، جزو احاديث «كالصحيح» قرار گرفته اند.
6 . در مقايسه حسن با موثّق ، اين اختلاف از ديرباز وجود داشته است كه از لحاظ اعتبار ، رتبه كدام يك بالاتر است. از اين رو ، مجلسى اوّل در لوامع صاحبقرانى ، در كنار اقسام چهارگانه حديث (صحيح، حسن، موثّق و ضعيف) ، از قسم پنجمى ياد كرده است و در باره آن مى نويسد:
خبرى است كه يك ممدوح داشته باشد يا بيشتر و يك موثّق بد مذهب داشته باشد يا بيشتر . و اين قسم خبر ، نامى ندارد ، و ليكن در ميان اصحاب ، خلاف است كه حسنْ بهتر است يا موثّق . جمعى كه حسن را بهتر مى دانند، اين خبر را موثّق مى بايد بنامند و اگر موثّق را بهتر مى دانند ، مى بايد كه اين را حسن بنامند ؛ چون حديث ، تابع اخسّ رجال است ، چنان كه در منطق ، نتيجه ، تابع اخسّ مقدّمتين است . ۱
در اين تحقيق ، به منظور دسته بندى تعابير متعدّد و بسيار متنوّع علّامه در مرآة العقول ، لازم بود كه ديدگاه ايشان را در باره ميزان اعتبار هر يك از دو اصطلاحِ حسن و موثّق ، به دست آوريم. با
1.لوامع صاحبقرانى (شرح كتاب من لا يحضره الفقيه) ، ج۱، ص ۱۰۴.