تحليلي درباره احاديث غيبت در كتاب الغيبة نعماني - صفحه 201

شده است. ۱
ممكن است تحليل ايشان نسبت به مواردى از حركت هاى سياسى ـ كه منجر به شكست شده است ـ صحيح باشد، اما فراگير نيست و نمى توان از آن يك نظريه را بنا نهاد. عمر بن خطاب اولين كسى است كه مسأله غيبت را درباره حضرت رسول صلى الله عليه و آله وسلمدر حالى مطرح كرد كه جسد مبارك حضرت بر زمين بود و قيامى سياسى انجام نشده بود. محمد بن حنفيه قيامى انجام نداد، اما پيروانش معتقد به غيبت او شدند. ابوهاشم فرزند محمد بن حنفيه چه حركت سياسى انجام داد كه معتقدان به او، قايل به غيبتش شدند؟ احمد الكاتب صحبت از اعتقاد به غيبت امام باقر عليه السلام را هم مطرح ساخته است. ايشان بفرمايند حركت سياسى امام باقر كى انجام شد و سرانجامش چه بود؟ حركت سياسى انقلابى امام صادق عليه السلام ، محمد بن على الهادى و امام عسكرى عليه السلام را در تاريخ برايمان نشان دهند. واقعيت اين است كه ادّعاى ايشان بسيارى از مصاديق را در بر نمى گيرد.
وى در مبحث پديده مهدويت در تاريخ اسلامى از كسانى نام مى برد كه پيروانى پيدا كردند و اين پيروان قايل به مهدويت آنها شدند: حضرت على عليه السلام ، محمد بن حنفيه، ابوهاشم بن محمد بن حنفيه، عبداللّه بن معاوية بن عبداللّه بن جعفر طيار، محمد نفس زكيه، امام باقر عليه السلام ، امام صادق عليه السلام ، اسماعيل بن جعفر، محمد بن جعفر ديباج، محمد بن عبداللّه افطح، امام كاظم عليه السلام ، محمد بن قاسم، يحيى بن عمر، محمد بن على الهادى، امام حسن عسكرى عليه السلام و حضرت مهدى (عج). ۲ وى وقتى به بحث مهدويت اسماعيل بن جعفر مى رسد، مى نويسد: ۳
از بحث فوق معلوم شد كه نظريات مختلف مهدويت با مرور زمان، و در شرايط متفاوت زمانى متولد شد و شكل گرفت. نظريه بيش تر از آن كه مستند به احاديث قاطع و صريح داشته باشد، به اميد و رجا نزديك بود. قول به غيبت هميشه بعد از مرگ امام منتظر قبل از پيروزى بروز مى كرد؛ بدون آن كه ظاهر گردد. از ابتدا هيچ وقت شيعيان بر امامى كه از قبل مشخص شده باشد، اجماع نكردند.
قبل از بررسى سخن او، به نكته اى مهم در نوشته هاى احمد الكاتب بايد اشاره كرد. او پيوندى عميق بين مهدويت و غيبت قايل است. از مهدويت سخن مى گويد و بحث غيبت مى كند. اين نكته نشان مى دهد كه به اين نتيجه رسيده است كه در همه موارد، مهدويت اشخاص با بحث غيبتشان پيوند خورده است. دست كم ايشان مدّعى نيست كه اين ارتباط براى شيعيان مبهم بوده است.
اما بر خلاف ادّعاى احمد الكاتب، روايات اهل بيت عليهم السلام كه در دسترس شيعيان قرن دوم و ربع اول قرن سوم قرار داشت و در كتاب هايشان ثبت شده بود، از فرد غايب مشخّصى صحبت مى كند كه

1.الشيعة، المهدى، الدروز، تاريخ و وثائق، ص ۱۶۵، به نقل از الامام المهدى عليه السلام بين الاثبات و عاصفة الشبهات، ص۳۲۹ ـ ۳۳۳.

2.تطور الفكر السياسى الشيعى، ص۱۸۲ ـ ۱۹۰.

3.همان، ص۱۸۶ ـ ۱۸۷.

صفحه از 218