درآمدي بر مناقب‏ نگاري اهل‏بيت عليهم ‏السلام - صفحه 273

خوب بنگريد. هر كس را يافتيد كه دوستى على و اهل بيتش را در دل مى پروراند، نامش را از ديوان پاك ساخته، و حقوق و سهم او را ] از خزانه حكومتى [قطع كنيد.
ويران ساختن خانه هاى شيعيان و دوست داران امام على عليه السلام و شكنجه و آزار آنان در دستور كار قرار گرفت. معاويه به دنبال اين نامه دستور داد تا هر كه را به دوستى و محبت اين خاندان متهم مى سازند، شكنجه داده و خانه اش را ويران سازند. ۱ بدين ترتيب، روايات موضوع و بهتان هاى فراوانى گسترش يافت. فقيهان، قاضيان و واليان بسيارى اين دسته روايات را پايه كار خويش قرار دادند. در اين ميان بزرگ ترين بلايى كه بر دوش مردم سنگينى مى كرد، بلاى ]حضور [قاريان رياكار و زاهدنمايان به ظاهر مستضعف ] در جامعه [بود؛ كسانى كه با برساختن احاديث سعى داشتند تا خود را در ديدگان واليان، عزيز ساخته و با نزديكى به آنان از بهره دارايى ها، زمين ها و خانه هاى ] باشكوه [بى نصيب نمانند. اين دسته اخبار و روايات ساختگى به دست دين داران رسيد. آنان ـ كه خود از دروغ و بهتان دورى مى گزيدند ـ بى خبر از حقيقت، با راست و درست انگاشتن اين روايات، آنها پذيرفته و براى ديگران روايت كردند. اين درحالى بود كه اگر آنان از بطلان اين روايات آگاه بودند، هيچ گاه به نقل آنها نپرداخته و بدان ها تدين نمى ورزيدند. ۲
در گزارشى ديگرى از كتاب مداينى آمده است:
خطيبان در هر كوى و برزنى، بر فراز منابر، به لعن على عليه السلام و اظهار برائت و دورى از او پرداخته و به بدگويى درباره وى و اهل بيتش همت گماردند. در چنين شرايطى، كوفه ـ كه عده زيادى از شيعيان و محبان على عليه السلام را در خود جاى داده بود ـ آماج بلاها و سختى ها قرار گرفت. معاويه، با آگاهى از اين موضوع، زياد بن سميه را بر آنان گماشت. او نيز ] در نهايت سنگ دلى [در كوفه به جستجوى شيعيان پرداخت. هر كجا كه دستش به شيعيان مى رسيد، آنان را از دم تيغ مى گذراند. ترس و وحشت را در دل آنان جاى داد. ] به دستور او [دست ها و پاهاى بسيارى را قطع كردند. چشم هاى زيادى را كور ساختند. بسيارى را بر فراز درختان خرما دار زدند. گروهى را از سرزمين هاى عراق بيرون راندند و بدين ترتيب شخص شناخته شده اى از شيعه در كوفه باقى نماند. همچنين معاويه به كارگزاران خود دستور داد تا شهادت شيعيان على و اهل بيتش را ] در محكمه ها [نپذيرند. ۳
بدين ترتيب، معاويه با تلاشى افزون تر و گسترده تر، سياست خلفاى پيشين را در مخفى نگاه داشتن فضايل اهل بيت عليهم السلام و دور ساختن مردم از آنان در پيش گرفت.

1.اين گونه سخت گيرى ها و تدابير شديد حكومتى در عراق و بويژه كوفه به اوج خود رسيده بود. به گونه اى كه گاه فردى از شيعيان على عليه السلام كه به ديدار دوست خويش در كوفه مى آمد، از سخن گفتن درباره اسرار خود با وى، در حضور خدمتكار او، ايمن نبود. از اين رو تا عهد و پيمانِ ] رازدارى [را با او محكم نمى ساخت، سرّ خويش را با او بازگو نمى كرد.

2.همان، ص۴۷۵ و ۴۷۶.

3.شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج۱۱، ص۴۴؛ بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۳۳، ص۱۹۱، هر دو به نقل از مداينى در كتاب الأحداث؛ حياةُ الإمام الحسين عليه السلام ، ج۲، ص۱۵۴.

صفحه از 295